مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۱۸۹

۱

در این سرما سر ما داری امروز

سر عیش و تماشا داری امروز

۲

توی خورشید و ما پیشت چو ذره

که ما را بی‌سر و پا داری امروز

۳

به چارم آسمان پهلوی خورشید

تو ما را چون مسیحا داری امروز

۴

دلا از سنگ صد چشمه روان کن

که احسان موفا داری امروز

۵

تراشیدی ز رحمت نردبانی

که عزم کوچ بالا داری امروز

۶

زهی دعوت زهی مهمانی زفت

که بر چرخ معلا داری امروز

۷

به پیش هر کسی ماهی بریان

در آن ماهی تو دریا داری امروز

۸

درون ماهی دریا کی دیدست

عجایب‌های زیبا داری امروز

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 459
عندلیب :

نظرات

user_image
سیدمهدی
۱۳۹۵/۰۹/۰۵ - ۰۱:۱۸:۱۹
سلاممصرع اول بیت آخر چنین درست است:درون ماهی ای دریا که دیده استبا سپاس از زحمات شما
user_image
همایون
۱۳۹۶/۰۹/۱۷ - ۱۹:۲۸:۱۲
دریا درون ماهی‌ عظمت و بی‌ حدی زیبایی در هستی‌ را می‌‌رساند هر چیز زیبا از درون زیبا و سرشاری خبر می‌‌دهدعناصر هستی‌ از مجموعه هستی‌ از آغاز تا کنون می‌‌آیند و زندگی‌ در زمین همه را در خود دارد همه کائنات در پیدایش زمین نقش دارد و حضور دارد حقیقت را باید دید با تمامی زیبایی اون و هر چه بیشتر حقیقت ثابت کردنی و فهمیدنی نیست این مانند یک میهمانی است که باید از آن برخوردار شد مسیح ماهی‌ است و خورشید است و مهر. اینها در آیین قدیمی‌ مهر ریشه داردجایگاه خورشید آسمان چهارم است و پیک خورشید هم مقام چهارم در آیین مهر است مهر در شب تاریک و سرد از دل‌ سخره‌ای بیرون می‌‌آید و به آسمان می‌رود و سوار بر گردونه خورشید به تماشای زمین می‌‌پردازد و انسان‌های با وفا و پیمان داران را پشتیبانی می‌‌کند دل‌ همان نقش را دارد و می‌‌تواند به آسمان برود و با همه زیبایی‌ها ارتباط بر قرار کند مهر زاییده آناهیتا نگهبان آب‌های پاک و روان است آنگونه که ماهی‌ و انسان و مسیح که خدا گونه است