مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۱۹۲

۱

برخیز و صبوح را برانگیز

جان بخش زمانه را و مستیز

۲

آمیخته باش با حریفان

با آب شراب را میامیز

۳

یاد تو شراب و یاد ما آب

ما چون سرخر تو همچو پالیز

۴

ای غم اجلت در این قنینه‌ست

گر مردنت آرزوست مگریز

۵

مرگ نفس است در تجلی

مرگ جعلست در عبربیز

۶

مجلس چمنیست و گل شکفته

ای ساقی همچو سرو برخیز

۷

این جام مشعشع آنگهی شرم

ساقی چو توی خطاست پرهیز

۸

ما را چو رخ خوشت برافروز

غم را چو عدوی خود درآویز

۹

هشتیم غزل که نوبت توست

مردانه درآ و چست و سرتیز

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 460
عندلیب :

نظرات

user_image
محسن
۱۳۹۴/۱۱/۰۷ - ۱۸:۱۶:۲۳
یا مولانا جلال الدینما را چو رخ خوشت برافروز...چقدر آرادگی در این شعر هست و چقدر امید... و چه پندی: برخیز و صبوح را برانگیز
user_image
محسن
۱۳۹۴/۱۱/۰۷ - ۱۸:۲۳:۳۶
مرگ جعلست در عنبربیز: به غلط اینجا عبربیز نوشته شده.دهخدا هم نوشته است: عنبر بیز مخفف عنبربیزنده . آنچه عنبر بیفشاند.-عنبربیز کردن ; عنبر بیختن . عنبر افشاندن: کابر آزار و باد نوروزی درفشان می کنند و عنبربیز
user_image
محسن حسینی پور
۱۴۰۲/۰۶/۱۴ - ۰۰:۳۴:۵۸
با سلام عبر مخفف عبیر است و عبیر مترادف عنبر، مشک و عطر می باشد ضمن اینکه استفاده از کلمه عنبر وزن شعر را هم به هم می ریزد همچنین حضرت مولانا در غزل دیگری نیز این ترکیب را استفاده کرده است. هندوی شب سر زلفین ببرد ز طمع زلف او گر بفشانید عبربیز کنید