
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۱۹۲
۱
برخیز و صبوح را برانگیز
جان بخش زمانه را و مستیز
۲
آمیخته باش با حریفان
با آب شراب را میامیز
۳
یاد تو شراب و یاد ما آب
ما چون سرخر تو همچو پالیز
۴
ای غم اجلت در این قنینهست
گر مردنت آرزوست مگریز
۵
مرگ نفس است در تجلی
مرگ جعلست در عبربیز
۶
مجلس چمنیست و گل شکفته
ای ساقی همچو سرو برخیز
۷
این جام مشعشع آنگهی شرم
ساقی چو توی خطاست پرهیز
۸
ما را چو رخ خوشت برافروز
غم را چو عدوی خود درآویز
۹
هشتیم غزل که نوبت توست
مردانه درآ و چست و سرتیز
تصاویر و صوت

نظرات
محسن
محسن
محسن حسینی پور