
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۲۰۷
۱
نیم شب از عشق تا دانی چه میگوید خروس
خیز شب را زنده دار و روز روشن نستکوس
۲
پرها بر هم زند یعنی دریغا خواجهام
روزگار نازنین را میدهد بر آنموس
۳
در خروش است آن خروس و تو همی در خواب خوش
نام او را طیر خوانی نام خود را اثربوس
۴
آن خروسی که تو را دعوت کند سوی خدا
او به صورت مرغ باشد در حقیقات انگلوس
۵
من غلام آن خروسم کو چنین پندی دهد
خاک پای او به آید از سر واسیلیوس
۶
گرد کفش خاک پای مصطفی را سرمه ساز
تا نباشی روز حشر از جمله کالویروس
۷
رو شریعت را گزین و امر حق را پاس دار
گر عرب باشی وگر ترک وگر سراکنوس
تصاویر و صوت

نظرات
حمیدرضا
امین
امین
محمد رضا
روفیا
شمس شیرازی
هانیه سلیمی
روفیا
همایون