مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۲۰۹

۱

ای دل بی‌بهره از بهرام ترس

وز شهان در ساعت اکرام ترس

۲

دانه شیرین بود اکرام شاه

دانه دیدی آن زمان از دام ترس

۳

گرچه باران نعمتست از برق ترس

شاد ایامی تو از ایام ترس

۴

لطف شاهان گرچه گستاخت کند

تو ز گستاخی ناهنگام ترس

۵

چون بخندد شیر تو ایمن مباش

آن زمان از زخم خون آشام ترس

۶

ای مگس دل با لب شکر مپیچ

چشم بادامست از بادام ترس

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 466
عندلیب :

نظرات

user_image
همایون
۱۳۹۹/۰۸/۱۲ - ۰۳:۰۰:۰۵
غزل در ردیف غزل های معنوی و رازگشای جلال دین پس از ملاقات شمس نیست، و شیوه سخن گفتن نویی ندارد، و مضمون آن تازه نیست همچنین ترس و ترسیدن، معنی و مضمون درخورد غزل نیست
user_image
مسافر
۱۴۰۲/۰۴/۲۰ - ۰۲:۰۴:۳۸
سلام این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 958 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است می توانید ویدیو و صوت شرح  غزل را در آدرسهای  زیر پیدا کنید: parvizshahbazi aparat
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۲/۱۱/۱۵ - ۰۷:۲۲:۲۷
سلام بر عزیزان همراه    دوستان معنای چشم بادامست از بادام ترس برایم کاملا جا نیوفتاده کسی من را راهنمایی میکنه   ممنونم
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۲/۰۵ - ۰۷:۵۰:۵۹
مدیریت محترم سایت  با سلام   احتراماً متعاقب حذف پیام قبلی خودم متاسفانه پیام جناب رسته و توضیحات وتمثیلات ایشان در تبیین نظر مولانا بر بیت ششم  که در
پاسخ به اینجانب  مرقوم نموده بودند ،که الحق وانصاف در باز کردن معنی وصناعات بکار رفته  مشگل گشا بود ، حذف گردید در صورت امکان خواهشمند است نسبت به بازیابی ودرج مجدد اقدام فرمایید . با تشکر
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۴/۰۶ - ۰۲:۳۳:۱۲
سلام     این بیت ودر کل میتوان گفت این غزل عرفانی متناظر با حکایت شکار رفتن شیر وگرگ وروباه در بخش ۱۴۲ دفتر اول مثنوی شریف  میباشد  شیر کنایه از خداوند  گرگ به آدمیان ناسپاس و روباه در مقام  بنده تسلیم ورضا به تقدیر الهی به نمایش در آمده اند که به سروران گرامی خواندن این بخش را توصیه  مینمایم  شیر با این فکر میزد خنده فاش /// بر تبسمهای شیر ایمن مباش مال دنیا شد تبسمهای حق /// کرد مارا مست ومغرور وخلق فقر ورنجوری بهستت ای سند /// کان تبسم دام خود را برکند   شاد باشید درپناه حق