مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۲۵۴

۱

من توام تو منی ای دوست مرو از بر خویش

خویش را غیر مینگار و مران از در خویش

۲

سر و پا گم مکن از فتنهٔ بی‌پایانت

تا چو حیران بزنم پای جفا بر سر خویش

۳

آن که چون سایه ز شخص تو جدا نیست منم

مکش ای دوست تو بر سایهٔ خود خنجر خویش

۴

ای درختی که به هر سوت هزاران سایه‌ست

سایه‌ها را بنواز و مبُر از گوهر خویش

۵

سایه‌ها را همه پنهان کن و فانی در نور

برگشا طلعت خورشید‌رخ انور خویش

۶

ملک دل از دودلی تو مخبط گشته‌ست

بر سر تخت برآ پا مکش از منبر خویش

۷

عقل تاج است چنین گفت به تثمیل علی

تاج را گوهر نو بخش تو از گوهر خویش

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 480
عندلیب :

نظرات

user_image
امیر فرشیدفر
۱۳۹۷/۰۱/۰۹ - ۰۳:۰۱:۵۴
با سلام و درود به روح فنا ناپذیر حضرت پیر در بیت آخر " تمثیل علی " صحیح میباشد.
user_image
Mahmood Shams
۱۴۰۲/۰۴/۱۷ - ۱۸:۴۵:۲۵
با سلام و درود  و سپاس بیکران از عوامل سایت بی نظیر گنجور و سرکار خانم عندلیب که از خوانش های زیبای ایشون همراه با موسیقی اصیل و سنتی ایرانی استفاده می کنم و لذت می برم و از بهترین ها هستند ،  فقط در بیت دوم کلمه بزنم پای ، نزنم خوانده شده که شاید بخاطر غلط های رایج در چاپ یا تفاوت در نسخه ها باشد و صحیح نزنم باشد !!