مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۲۷۵

۱

چون بزند گردنم سجده کند گردنش

شیر خورد خون من ذوق من از خوردنش

۲

هین هله شیرِ شکار ! پنجه ز من برمدار

هین که هزاران هزار منّتِ آن بر منش

۳

پخته خورد پخته‌خوار خام خورد عشقِ یار

خام منم ای نگار که نتوان پختنش

۴

ای تو دهلزن به قل بنده تو را چون دهل

در تو درآویخته همچو دهل می‌زنش

۵

گوشِ همه سرخوشان عشق کشد کش‌کشان

عشقِ تو داوودِ توست موم شده آهنش

۶

دل همه مال و عقار خرج کند در قمار

چونک برهنه شود چرخ دهد مخزنش

۷

دل ز سخن مال مال خواست زدن پر و بال

پرتو نور کمال کرد چنین الکنش

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 487
عندلیب :

نظرات

user_image
شکوه
۱۳۹۲/۰۴/۳۰ - ۱۷:۵۹:۴۹
عقاردارایی است و مال و منال و خدم وحشم ونیز اسباب خانه
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۳۱ - ۰۵:۰۹:۲۴
الکن یعنی سخن لکنت دار ، به لری به الکن لتر با پیش نخست می گوییم اما به فارسی لتر زبان زرگری و قراردادی میان دوکس است .
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۳۱ - ۰۵:۲۲:۱۸
لت معنی بریده هم میدهد گویا برای بریده بریده سخن گفتن الکن ها انها را لتره می گویند .
user_image
..
۱۳۹۸/۱۰/۰۸ - ۲۳:۱۳:۵۴
پنجه ز من برمدار..