
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۲۷۹
۱
باز درآمد طبیب از در ایوب خویش
یوسف کنعان رسید جانب یعقوب خویش
۲
بهر سفر سوی یار خانه برانداخت دل
دید که خود بود دل خانه محبوب خویش
۳
دل چو فنا شد در او ماند وی او کشف شد
آنچ بگفت او منم طالب و مطلوب خویش
۴
شکر که عیسی رسید عازر ما زنده شد
شکر که موسی نمود معجزه خوب خویش
۵
شکر که موسی برست از همه فرعونیان
شکر که عاشق رسید در کنف خوب خویش
۶
شکر که خورشید عشق از سوی مشرق بتافت
در دل و جانها فکند آتش و آشوب خویش
۷
شکر که ساقی غیب شست به می جمله عیب
شکر که طالب رهید از غم دلکوب خویش
تصاویر و صوت

نظرات
امین کیخا
نادر..