
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۲۹۵
۱
بیا بیا که توی جان جان جان سماع
بیا که سرو روانی به بوستان سماع
۲
بیا که چون تو نبودست و هم نخواهد بود
بیا که چون تو ندیدست دیدگان سماع
۳
بیا که چشمه خورشید زیر سایه تست
هزار زهره تو داری بر آسمان سماع
۴
سماع شکر تو گوید به صد زبان فصیح
یکی دو نکته بگویم من از زبان سماع
۵
برون ز هر دو جهانی چو در سماع آیی
برون ز هر دو جهانست این جهان سماع
۶
اگر چه بام بلندست بام هفتم چرخ
گذشته است از این بام نردبان سماع
۷
به زیر پای بکوبید هر چه غیر ویست
سماع از آن شما و شما از آن سماع
۸
چو عشق دست درآرد به گردنم چه کنم
کنار درکشمش همچنین میان سماع
۹
کنار ذره چو پر شد ز پرتو خورشید
همه به رقص درآیند بیفغان سماع
۱۰
بیا که صورت عشقست شمس تبریزی
که باز ماند ز عشق لبش دهان سماع
تصاویر و صوت

نظرات
حمیدرضا
همایون
هادی رنجبران