مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۳۱۶

۱

رو رو که نه‌ای عاشق ای زلفک و ای خالک

ای نازک و ای خشمک پابسته به خلخالک

۲

با مرگ کجا پیچد آن زلفک و آن پیچک

بر چرخ کجا پرد آن پرک و آن بالک

۳

ای نازک نازک‌دل دل جو که دلت ماند

روزی که جدا مانی از زرک و از مالک

۴

اشکسته چرا باشی دلتنگ چرا گردی

دل همچو دل میمک قد همچو قد دالک

۵

تو رستم دستانی از زال چه می‌ترسی

یا رب برهان او را از ننگ چنین زالک

۶

من دوش تو را دیدم در خواب و چنان باشد

بر چرخ همی‌گشتی سرمستک و خوش حالک

۷

می‌گشتی و می‌گفتی ای زهره به من بنگر

سرمستم و آزادم ز ادبارک و اقبالک

۸

درویشی وانگه غم از مست نبیذی کم

رو خدمت آن مه کن مردانه یکی سالک

۹

بر هفت فلک بگذر افسون زحل مشنو

بگذار منجم را در اختر و در فالک

۱۰

من خرقه ز خور دارم چون لعل و گهر دارم

من خرقه کجا پوشم از صوفک و از شالک

۱۱

با یار عرب گفتم در چشم ترم بنگر

می‌گفت به زیر لب لا تخدعنی والک

۱۲

می‌گفتم و می‌پختم در سینه دو صد حیلت

می‌گفت مرا خندان کم تکتم احوالک

۱۳

خامش کن و شه را بین چون باز سپیدی تو

نی بلبل قوالی درمانده در این قالک

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 502
عندلیب :

نظرات

user_image
ساناز
۱۳۹۰/۱۱/۲۶ - ۰۴:۲۲:۲۴
این غزل در جلسهٔ آنلاین شمارهٔ 137 شرح مثنوی شرح و بررسی شده است. به این صفحه بروید و سپس به فایل‌ صوتی بخش چهارم مراجعه کنید:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
امیر
۱۳۹۲/۰۱/۳۱ - ۰۱:۴۸:۲۰
من یه بیت دیگه هم از این غزل شنیدم که اینجا نیست:ترک خور و خفتن گو رو دین حقیقی جو / تا میر ابد باشی بی رسمک و آیینکصحت و سقمش رو نمی دونم دوستان اگر اطلاعی دارن اینجا بگن، ممنون
user_image
سیّد حسین
۱۳۹۲/۰۹/۲۰ - ۰۱:۴۹:۰۲
امیر جان، آن بیت از غزل دیگری است با این مطلع:آن میر دروغین بین با اسپک و با زینکشنگینک و منگینک سربسته به زرینک
user_image
حسین توفیقی
۱۳۹۴/۱۰/۰۴ - ۱۱:۵۴:۳۳
در این غزل اسم هایی با کاف تصغیر آمده که «ناز» و «خشم» از آن جمله است. هنگامی که کاف تصغیر به واژه «ناز» ملحق شود، واژه nazak پدید می آید که با کمال تاسف، کسانی بر اثر انس ذهنی آن را nazok می خوانند، در حالی که فقط «نازک دل» باید به این صورت خوانده شود.
user_image
سعید
۱۳۹۸/۰۲/۱۲ - ۲۲:۲۳:۵۹
آقای سیاوش ناظری این شعر رو زیبا و با بیان خوب متکی به معنا خوندن. لذت بردم. متاسفانه دو اشتباه در خوانش دارن: نازک و نازک که یکی از دوستان فرمودن. دوم "زادبارک" که به معنی "از ادبار تو" است رو "زاد بارک" که بی معنیه، خوندن. کاش این هنرمندان خوش ذوق، از مشورت و نظارت ادب دانان بهره ببرن. 
user_image
سعید عابدی
۱۳۹۸/۰۳/۳۰ - ۱۱:۲۶:۰۸
نازُک با ضم حرف ز صحیح است. نازُک کنایه از معشوق و دلبر و بت. محبوب نازکننده.از باب اتصال ک به اسم یا صفت لازم به ذکر است که در همه جا این ک در مقام تصغیر نیست در ترکیب نازَک (البته نه در این مصرع) ک در بیان نسبت است نه تصغیر. و در این معنا هم در مصرع بی معنی میشود چرا که بعد از آن صفت نازک دل را آورده.پس خوانش درست همان نازُکِ نازُک دل است
user_image
حسین توفیقی
۱۳۹۸/۰۵/۲۵ - ۱۱:۲۶:۴۸
ای کاش آقای سعید عابدی حاشیه بالا را نمی نوشتند!عزیزم، این غزل پر است از کلماتی که کاف تصغیر به آنها چسبیده و نازَک و خشمَک از جمله آنهاست (ناز و خشم دو صفت از صفات معشوق است).فقط «نازُک دل» (یعنی رقیق القلب) به ضم ز خوانده می شود: Ey nazak-e nazok-delبه راستی چگونه ذوق شما «نازُک نازُک دل» را می پسندد؟
user_image
Mohammadi
۱۳۹۹/۰۱/۱۳ - ۰۷:۵۵:۰۱
ببخشید معنی لاتخدعنی والک چی هستش؟واین مصرع (دل همچو دل میمک قد همچو قد دالک)چه مفهومی داره؟خیلی ممون میشم اگر جواب بدید
user_image
حسین توفیقی
۱۳۹۹/۰۲/۲۵ - ۰۶:۵۷:۵۲
«لا تَخدَعُنی، والَک» یعنی: «چشم آشک آلود تو مرا فریب نمی دهد، وای بر تو». («والَک» عامیانه «وَیلَک» است).«دل همچو دل میمک، قد همچو قد دالک» یعنی: «دل تو مثل حلقه حرف میم تنگ شده و قد تو مثل قد حرف دال خم شده است». شاعر سر حرف «میم» را «دل» آن نامیده است!