مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۳۲۴

۱

برخیز ز خواب و ساز کن چنگ

کان فتنه مه عذار گلرنگ

۲

نی خواب گذاشت خواجه نی صبر

نی نام گذاشت خواجه نی ننگ

۳

بدرید خرد هزار خرقه

بگریخت ادب هزار فرسنگ

۴

اندیشه و دل به خشم با هم

استاره و مه ز رشک در جنگ

۵

استاره به جنگ کز فراقش

این عرصه چرخ تنگ شد تنگ

۶

مه گوید بی ز آفتابش

تا کی باشم ز چرخ آونگ

۷

بازار وجود بی‌عقیقش

گو باش خراب سنگ بر سنگ

۸

ای عشق هزارنام خوش جام

فرهنگ ده هزار فرهنگ

۹

بی‌صورت با هزار صورت

صورت ده ترک و رومی و زنگ

۱۰

درده ز رحیق خویش یک جام

یا از رز خویش یک کفی بنگ

۱۱

بگشا سر خنب را دگربار

تا سر بنهد هزار سرهنگ

۱۲

تا حلقه مطربان گردون

مستانه برآورند آهنگ

۱۳

مخمور رهد ز قیل و از قال

تا حشر چو حشریان بود دنگ

تصاویر و صوت

کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 505
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :

نظرات