
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۳۵۱
۱
شد پی این لولیان در حرم ذوالجلال
چشمه و سبزه مقام شوخی و دزدی حلال
۲
رهزنی آن کس کند کو نشناسد رهی
خانه دغل او بود کو نشناسد جمال
۳
اهل جهان عنکبوت صید همه خرمگس
هیچ از ایشان مگو تام نگیرد ملال
۴
دزد نهان خانه را شاهد و غماز کیست
چهره چون زعفران اشک چو آب زلال
۵
اشک چرا میدود تا بکشد آتشی
زرد چرا میشود تا بکند وصف حال
۶
اشک و رخ عاشقان میکشدت که بیا
پیشگه عشق رو خیز ز صف نعال
۷
زردی رخ آینهست سرخی معشوق را
اشک رقم میکشد بر صحف خط و خال
۸
این همه خوبی و کش بر رخ خاک حبش
تافته از ماه غیب پرتو نور کمال
۹
صبر کن این یک دو روز با همه فر و فروز
بازرود سوی اصل بازکند اتصال
تصاویر و صوت

نظرات
توکل
میلاد
Mahmood Shams