
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۳۵۲
۱
چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال
تا تو بمانی چو عشق در دو جهان بیزوال
۲
چند کشی بار هجر غصه و تیمار هجر
خاصه که منقار هجر کند تو را پر و بال
۳
آه ز نفس فضول آه ز ضعف عقول
آه ز یار ملول چند نماید ملال
۴
آن که همیخوانمش عجز نمیدانمش
تا که بترسانمش از ستم و از وبال
۵
جمله سؤال و جواب زوست منم چون رباب
میزندم او شتاب زخمه که یعنی بنال
۶
یک دم بانگ نجات یک دم آواز مات
میزند آن خوش صفات بر من و بر وصف حال
۷
تصلح میزاننا تحسن الحاننا
تذهب احزاننا انت شدید المحال
تصاویر و صوت

نظرات
نادر..
یزدانپناه عسکری