
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۳۷۸
۱
ای آسمان این چرخ من زان ماه رو آموختم
خورشید او را ذرهام این رقص از او آموختم
۲
ای مه نقاب روی او ای آب جان در جوی او
بر رو دویدن سوی او زان آب جو آموختم
۳
گلشن همیگوید مرا کاین نافه چون دزدیدهای
من شیری و نافه بری ز آهوی هو آموختم
۴
از باغ و از عرجون او وز طره میگون او
اینک رسن بازی خوش همچون کدو آموختم
۵
از نقشهای این جهان هم چشم بستم هم دهان
تا نقش بندی عجب بیرنگ و بو آموختم
۶
دیدم گشاد داد او وان جود و آن ایجاد او
من دادن جان دم به دم زان دادخو آموختم
۷
در خواب بیسو می روی در کوی بیکو می روی
شش سو مرو وز سو مگو چون غیر سو آموختم
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
امین کیخا
همایون