مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۳۸۴

۱

عشقا تو را قاضی برم کاشکستیم همچون صنم

از من نخواهد کس گوا که شاهدم نی ضامنم

۲

مقضی توی قاضی توی مستقبل و ماضی توی

خشمین توی راضی توی تا چون نمایی دم به دم

۳

ای عشق زیبای منی هم من توام هم تو منی

هم سیلی و هم خرمنی هم شادیی هم درد و غم

۴

آن‌ها توی وین‌ها توی وزین و آن تنها توی

وان دشت با پهنا توی وان کوه و صحرای کرم

۵

شیرینی خویشان توی سرمستی ایشان توی

دریای دُرافشان توی کان‌های پُر زر و درم

۶

عشق سخن کوشی توی سودای خاموشی توی

ادراک و بی‌هوشی توی کفر و هدی عدل و ستم

۷

ای خسرو شاهنشهان ای تختگاهت عقل و جان

ای بی‌نشان با صد نشان ای مخزنت بحر عدم

۸

پیش تو خوبان و بتان چون پیش سوزن لعبتان

زشتش کنی نغزش کنی بردری از مرگ و سقم

۹

هر نقش با نقشی دگر چون شیر بودی و شکر

گر واقفندی نقش‌ها که آمدند از یک قلم

۱۰

آن کس که آمد سوی تو تا جان دهد در کوی تو

رشک تو گوید که برو لطف تو خواند که نعم

۱۱

لطف تو سابق می شود جذاب عاشق می شود

بر قهر سابق می شود چون روشنایی بر ظلم

۱۲

هر زنده‌ای را می کشد وهم خیالی سو به سو

کرده خیالی را کفت لشکرکش و صاحب علم

۱۳

دیگر خیالی آوری ز اول رباید سروری

آن را اسیر این کنی ای مالک الملک و حشم

۱۴

هر دم خیالی نو رسد از سوی جان اندر جسد

چون کودکان قلعه بزم گوید ز قسام القسم

۱۵

خامش کنم بندم دهان تا برنشورد این جهان

چون می نگنجی در بیان دیگر نگویم بیش و کم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 716
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 526
عندلیب :

نظرات

user_image
DARIUSH
۱۳۹۴/۰۸/۱۳ - ۰۴:۴۷:۰۲
به نظرم یکی از خوش اهنگ ترین غزلیات مولاناست.
user_image
شهریار
۱۳۹۴/۱۱/۰۴ - ۱۶:۳۱:۵۴
مستقبل و ماضی تویی...عجب
user_image
کریم زیّانی
۱۳۹۵/۰۴/۱۲ - ۱۲:۳۰:۴۵
در بیت 4 ، "وز این" نوشته شود (به جای وزین)در بیت 8، بهتر است " بر دَرّی" نوشته شوددر بیت پیش از آخر، قلعه بِزُم است (واژه ترکی) - دیوان شمس به تصحیح فروزانفر
user_image
عادل نصیری
۱۳۹۵/۰۷/۱۵ - ۱۰:۳۹:۰۷
بیت سوم "تو عشق زیبای منی" در نسخه های دیگر نوشته شده است
user_image
نادر..
۱۳۹۵/۱۰/۲۰ - ۰۲:۲۳:۳۸
.. ای عشق، زیبای منی، هم من توام هم تو منیهم سِیلی و هم خرمنی، هم شادیی هم درد و غم ..هر نقش با نقشی دگر چون شیر بودی و شکرگر واقفندی نقش‌ها که آمدند از یک قلم ..
user_image
سید حسین
۱۴۰۳/۰۴/۱۴ - ۰۱:۰۵:۵۳
سلام ظاهراً معنای این بیت باید این باشد که پیش تو همۀ خوبان و خوب‌رویان رنگ می‌بازند و در جنب تو [از فرط نیکی و زیبایی‌ات] چیزی جز زشتی و مرگ از آن خوبان و خوب‌رویان به ظهور نمی‌رسد.اما سؤال‌ام این است که رابطۀ لعبت و سوزن در این بیت چی ست و این تمثیل به چه معنا ست؟تشکر
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۳/۰۴/۱۴ - ۰۲:۵۰:۵۲
سلام  سوزن لعبتان کنایه از عروسکهایی است که با پارچه درست میکنند معنی این بیت متناظر با این رباعی خیامه : ما لعبتگانیم وفلک لعبت باز  از روی حقیقتی نه از روی مجاز یک چند دراین بساط بازی کردیم  رفتیم به صندوق عدم یک یک باز   شاد باشی