مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۴۷۸

۱

المنه لله که ز پیکار رهیدیم

زین وادی خم در خم پرخار رهیدیم

۲

زین جان پر از وهم کژاندیشه گذشتیم

زین چرخ پر از مکر جگرخوار رهیدیم

۳

دکان حریصان به دغل رخت همه برد

دکان بشکستیم و از آن کار رهیدیم

۴

در سایه آن گلشن اقبال بخفتیم

وز غرقه آن قلزم زخار رهیدیم

۵

بی‌اسب همه فارس و بی‌می همه مستیم

از ساغر و از منت خمار رهیدیم

۶

ما توبه شکستیم و ببستیم دو صد بار

دیدیم مه توبه به یک بار رهیدیم

۷

زان عیسی عشاق و ز افسون مسیحش

از علت و قاروره و بیمار رهیدیم

۸

چون شاهد مشهور بیاراست جهان را

از شاهد و از برده بلغار رهیدیم

۹

ای سال چه سالی تو که از طالع خوبت

ز افسانه پار و غم پیرار رهیدیم

۱۰

در عشق ز سه‌روزه و از چله گذشتیم

مذکور چو پیش آمد از اذکار رهیدیم

۱۱

خاموش کز این عشق و از این علم لدنیش

از مدرسه و کاغذ و تکرار رهیدیم

۱۲

خاموش کز این کان و از این گنج الهی

از مکسبه و کیسه و بازار رهیدیم

۱۳

هین ختم بر این کن که چو خورشید برآمد

از حارس و از دزد و شب تار رهیدیم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 767
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 557
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :

نظرات

user_image
امیرخانکی
۱۳۹۲/۰۳/۰۷ - ۰۱:۳۳:۵۹
درخاطر آن ماه گرامی , از کرده کرداررهیدیم بددیده وبدکره گرفتار , از دیده رهاندیم ورمیدیموین جان خفته درآتش بردست گرفتیم وجهیدیمبا خاطر افسرده از اندوه ,شیطان یدیدیم وخریدیمصدباراگر توئبه شکستیم , باخطرشیداشده مستیماه کز خاطر آن یارگرامی همواره شنیئیم و پلیدیم.
user_image
امیرخانکی
۱۳۹۲/۰۳/۰۷ - ۰۱:۳۷:۳۵
1.درخاطر آن ماه گرامی , از کرده کرداررهیدیمبددیده وبدکرده گرفتار , از دیده رهاندیم ورمیدیموین جان خفته درآتش بردست گرفتیم وجهیدیمبا خاطر افسرده از اندوه ,شیطان یدیدیم وخریدیمصدباراگر توئبه شکستیم , باخاطرشیداشده مستیماه کز خاطر آن یارگرامی همواره شنیئیم و پلیدیم.اصلاحیه