مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۴۸۱

۱

ما آتش عشقیم که در موم رسیدیم

چون شمع به پروانه مظلوم رسیدیم

۲

یک حمله مردانه مستانه بکردیم

تا علم بدادیم و به معلوم رسیدیم

۳

در منزل اول به دو فرسنگی هستی

در قافله امّت مرحوم رسیدیم

۴

آن مه که نه بالاست نه پست است بتابید

وآن‌جا که نه محمود و نه مذموم رسیدیم

۵

تا حضرت آن لعل که در کون نگنجد

بر کوری هر سنگ‌دلِ شوم رسیدیم

۶

با آیت کرسی به سوی عرش پریدیم

تا حیّ بدیدیم و به قیّوم رسیدیم

۷

امروز از آن باغ چه بابرگ و نواییم

تا ظن نبری خواجه که محروم رسیدیم

۸

ویرانه به بومان بگذاریم چو بازان

ما بوم نه‌ایم ار چه در این بوم رسیدیم

۹

زنّار گسستیم بر قیصر رومی

تبریز ببر قصّه که در روم رسیدیم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 769
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 559
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :

نظرات

user_image
لیلی
۱۳۹۶/۰۹/۰۳ - ۱۵:۰۵:۱۸
امت مرحوم اینجا معناش چیه؟
user_image
روفیا
۱۳۹۶/۰۹/۰۴ - ۰۱:۳۱:۵۴
یعنی آنگاه که از هستی رستیم مشمول رحمت قرار گرفتیم.
user_image
پاسخ به لیلی
۱۴۰۰/۰۱/۰۳ - ۰۳:۵۴:۱۴
منظور از «امت مرحوم»، یعنی مسلمانان. همان اصطلاح «امّت مرحومه» است که در روایات به امّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم اطلاق شده است؛ یعنی این امّت مورد رحمت خدا قرار می‌گیرند.
user_image
غبار ره
۱۴۰۰/۰۲/۰۲ - ۰۳:۵۲:۴۷
مولانا در مثنوی در داستان شیر و گرگ و روباه حدیث امت مرحومه را به زیبایی و شیوایی تفسیر کرده است