مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۵۰۸

۱

سفر کردم به هر شهری دویدم

به لطف و حسن تو کس را ندیدم

۲

ز هجران و غریبی بازگشتم

دگرباره بدین دولت رسیدم

۳

از باغ روی تو تا دور گشتم

نه گل دیدم نه یک میوه بچیدم

۴

به بدبختی چو دور افتادم از تو

ز هر بدبخت صد زحمت کشیدم

۵

چه گویم مرده بودم بی‌تو مطلق

خدا از نو دگربار آفریدم

۶

عجب گویی منم روی تو دیده

منم گویی که آوازت شنیدم

۷

بهل تا دست و پایت را ببوسم

بده عیدانه کامروز است عیدم

۸

تو را ای یوسف مصر ارمغانی

چنین آیینه روشن خریدم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 783
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 567
عندلیب :

نظرات

user_image
نبی آریا
۱۳۹۵/۱۰/۱۱ - ۰۳:۵۲:۲۸
ز باغ روی تو تا دور گشتمبه اشتباه "از" نوشته شده استبا سپاس فراوان
user_image
آرش ثروتیان
۱۴۰۰/۰۵/۱۱ - ۰۰:۳۳:۴۵
بیت سوم: از باغ روی تو تا دور گشتم وزن ایجاب می کند چنین باشد: ز باغ روی تو تا دور گشتم