
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۵۲۲
۱
ورا خواهم دگر یاری نخواهم
چو گل را یافتم خاری نخواهم
۲
تو را گر غیر او یار دگر هست
برو آن جا که من باری نخواهم
۳
بجز دیدار او بختی نجویم
به غیر کار او کاری نخواهم
۴
چو بازان ساعد سلطان گزیدم
چو کرکس بوی مرداری نخواهم
۵
میان اهل دل جز دل نگنجد
جز این دلدار دلداری نخواهم
۶
ز من جزوی ستاند کل ببخشد
از این به روز بازاری نخواهم
۷
نه آن جزوم که غیر کل بود آن
نخواهم غیر را آری نخواهم
تصاویر و صوت


نظرات
نادر..