مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۵۳۴

۱

بیا ما چند کس با هم بسازیم

چو شادی کم شود با غم بسازیم

۲

بیا تا با خدا خلوت گزینیم

چو عیسی با چنین مریم بسازیم

۳

گر از فرزند آدم کس نماند

چه غم داریم با آدم بسازیم

۴

ور آدم نیز از ما گوشه گیرد

به جان تو که بی‌او هم بسازیم

۵

یکی جانی است ما را شادی انگیز

که گر ویران شود عالم بسازیم

۶

اگر دریا شود آتش بنوشیم

وگر زخمی رسد مرهم بسازیم

۷

به پیش کعبه رویش بمیریم

بدان چاه و بدان زمزم بسازیم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 797
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 576
عندلیب :

نظرات

user_image
همایون
۱۳۹۹/۰۴/۳۰ - ۱۲:۵۶:۳۰
در این غزل به روشنی جلال دین هواداری خود از عیسی را نشان میدهد و اینکه رازورزی و عرفان او با عیسی هماهنگی دارد او حتی به وضوح و با آگاهی همه دیگران را حتی آدم که نخستین و نزدیک ترین است را به کنار میزند و دائره قسمت را به دوست زنده و چند نفر که با هم می نشینند محدود میکند تا دوستی اسیر ناخالصی ها نشود و جان و زندگی تا آنجا که مقدور است خودنمایی کند و از مردگی و خشکی محفوظ بماند