مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۵۵۶

۱

ای برده نماز من ز هنگام

هین وقت نماز شد بیارام

۲

ای خورده تو خون صد قلندر

ای بر تو حلال خون بیاشام

۳

عشق تو و آنگهی سلامت

ای دشمن ننگ و دشمن نام

۴

مستی تو وانگهی سر و پا

دیوانه وانگهی سرانجام

۵

یک حرف بپرسمت بگویی

دلسوخته دیده چنین خام

۶

پیداست که یار من ملول است

خاموش شدم به کام و ناکام

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 809
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 583
عندلیب :

نظرات

user_image
امیراصغری
۱۳۹۳/۰۵/۱۱ - ۱۱:۵۰:۳۳
"دلسوخته دیده ای چنین خام؟"این درسته.