
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۵۵۷
۱
یا رب توبه چرا شکستم
وز لقمه دهان چرا نبستم
۲
گر وسوسه کرد گرد پیچم
در پیچش او چرا نشستم
۳
آخر دیدم به عقل موضع
صد بار و هزار بار رستم
۴
از بندگی خدا ملولم
زیرا که به جان گلوپرستم
۵
خود من جعل المهوم هما
از لفظ رسول خوانده استم
۶
چون بر دل من نشسته دودی
چون زود چو گرد برنجستم
۷
اینها که نبشتم از ندامت
آن وقت نبشته بود دستم
تصاویر و صوت


نظرات