
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۵۷۲
۱
گر گمشدگان روزگاریم
ره یافتگان کوی یاریم
۲
گم گردد روزگار چون ما
گر آتش دل بر او گماریم
۳
نی سر ماند نه عقل او را
گر ما سر فتنه را بخاریم
۴
این مرگ که خلق لقمه اوست
یک لقمه کنیم و غم نداریم
۵
تو غرقه وام این قماری
ما وام گزار این قماریم
۶
جانی ماندهست رهن این وام
جان را بدهیم و برگزاریم
تصاویر و صوت


نظرات
Hamid Azhdehfar
مهرداد داوری دولت آبادی
مهرداد داوری دولت آبادی
nabavar
مهرداد داوری دولت آبادی
مهرداد داوری دولت آبادی