مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۵۷۶

۱

ما زنده به نور کبریاییم

بیگانه و سخت آشناییم

۲

نفس است چو گرگ لیک در سر

بر یوسف مصر برفزاییم

۳

مه توبه کند ز خویش بینی

گر ما رخ خود به مه نماییم

۴

درسوزد پر و بال خورشید

چون ما پر و بال برگشاییم

۵

این هیکل آدم است روپوش

ما قبله جمله سجده‌هاییم

۶

آن دم بنگر مبین تو آدم

تا جانت به لطف دررباییم

۷

ابلیس نظر جدا جدا داشت

پنداشت که ما ز حق جداییم

۸

شمس تبریز خود بهانه‌ست

ماییم به حسن لطف ماییم

۹

با خلق بگو برای روپوش

کو شاه کریم و ما گداییم

۱۰

ما را چه ز شاهی و گدایی

شادیم که شاه را سزاییم

۱۱

محویم به حسن شمس تبریز

در محو نه او بود نه ماییم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 819
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 589
عندلیب :

نظرات

user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۵/۱۸ - ۱۳:۲۳:۵۶
شادیم که شاه را سزاییم ..
user_image
همایون
۱۳۹۶/۱۱/۱۳ - ۱۸:۳۰:۱۶
نمی‌ توان دو جهان داشت هر چند هم عقل و اندیشه انسان و هم دین‌ها و هم علم فیزیک مدرن مبتنی بر مدل‌های ریاضی همواره به دو جهان باورمند بوده و هستند، این غزل نشان می‌‌دهد که جلال دین به دو جهان باور ندارد و می‌‌گوید یک جهان لطف داریم که صورت‌ها و هیکل‌های جدا آنرا می‌‌پوشاند حتی اگر این صورت به شمس متعلق باشد این جهان لطف یک ویژگی‌ دارد و آن حسن و زیبایی است که در شمس به تمامی هست و ما نیز از طریق آن محو در عالم لطف شده ایم پرسید یکی‌ که عاشقی چیست - گفتم که چو "ما" شوی بدانیهر وقت از عالم من و بدن جدا شویم به عالم ما می‌‌رسیم و همه به یک جا تعلق داریم این کار در دل‌ ما به آسانی صورت می‌‌گیرد هر چند در عالم جسمانی هم چنان جدا می‌‌مانیم شاه همان لطف در هستی‌ است و گدا صورت جسمانی ماست، ما همه از لطف می‌‌آییم و سزاواری شاه هستی‌ را داریممکتب جلال دین از اینرو اصیل است که همه را مثل خود می‌‌خواهد نه‌ آنکه برای خود ویژگی‌ خاصی‌ قائل شود و بقیه را پیرو خود ببیند و این درسی است که شمس به او می‌‌دهد وقتی او را شیخ و سر می‌‌بیند و از او می‌‌خواهد که دست از این شیخی بر دارد و جلال دین به گوش جان پیام او را دریافت می‌‌کند، شمس حتی پیروان پیامبران را نیز سرزنش می‌‌کرد که شما متابعت را واقعا نفهمیده اید و فقط به فکر تقلید و نوکری و دنبال روی هستید نه تغییر و رسیدن به برترین خود
user_image
هادی رنجبران
۱۴۰۰/۰۹/۲۸ - ۰۱:۳۵:۳۱
بیت ششم. آن دَم: اشاره است به دم خدایی و نفخة الهی که در آدم دمیده شد. آیة 72 سورة 38: «پس چون او را کاملا درست کردم و از روح خویش در آن دمیدم ...»