مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۵۹۶

۱

چون همه یاران ما رفتند و تنها ماندیم

یار تنهاماندگان را دم به دم می خواندیم

۲

جمله یاران چون خیال از پیش ما برخاستند

ما خیال یار خود را پیش خود بنشاندیم

۳

ساعتی از جوی مهرش آب بر دل می زدیم

ساعتی زیر درختش میوه می افشاندیم

۴

ساعتی می کرد بر ما شکر و گوهر نثار

ساعتی از شکر او ما مگس می راندیم

۵

چون خیال او درآمد بر درش دربان شدیم

چون خیال او برون شد ما در این درماندیم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 829
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 595
هانیه سلیمی :
عندلیب :

نظرات

user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۷/۰۷/۲۷ - ۱۰:۲۵:۵۶
همه رفتند و ما تنها ماندیم چون فقط یاد خدا داشتیم و خدا در دلمان نبود .ساعتی عاشقش میشدیم وعشقمان میشد وساعتی دیگر برای وصالش تلاش میکردیم. و.. حاشیه بعد
user_image
مهدی قناعت پیشه
۱۳۹۷/۰۷/۲۷ - ۱۰:۲۶:۱۱
ساعتی بما شکر میپاشید و ساعتی از شکرپاشی او مواظبت میکردیم. چون در ورود به او را یافتیم جای ورود دربان شدیم و مدتی بعد خیالش رفت و دربان ماندیم
user_image
هادی رنجبران
۱۴۰۰/۱۰/۰۵ - ۰۵:۵۵:۳۶
1. یارِ تنها ماندگان: کنایه از حق تعالی است. شمس تبریزی می¬گوید: «تنهات یافتم، هریکی به چیزی مشغول، و بدان خوش دل و خرسند، بعضی، روحی بودند، به روح خود مشغول بودند، بعضی به عقل خود، بعضی به نفس خود، تو را بی¬کس یافتم، همه یاران، رفتند به سوی مطلوبانِ خود، تنهات، رها کردند، من یار بی یارانم.»
user_image
رضا شاهی
۱۴۰۳/۰۶/۱۲ - ۱۴:۱۱:۴۸
«ما در این در ماندیم» شیوه نگارش صحیح است. «درماندیم» غلط است، از نظر وزنی هم ایراد دارد.