مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۶۰۳

۱

چونک در باغت به زیر سایه طوبیستم

گرم در کار آمدم موقوف مطرب نیستم

۲

همچو سایه بر طوافم گرد نور آفتاب

گه سجودش می کنم گاهی به سر می ایستم

۳

گه درازم گاه کوته همچو سایه پیش نور

جمله فرعونم چو هستم چون نیم موسیستم

۴

من میان اصبعین حکم حقم چون قلم

در کف موسی عصا گاهی و گه افعیستم

۵

عشق را اندیشه نبود زانک اندیشه عصاست

عقل را باشد عصا یعنی که من اعمیستم

۶

روح موقوف اشارت می بنالد هر دمی

بر سر ره منتظر موقوف یک آریستم

۷

چون از این جا نیستم این جا غریبم من غریب

چون در این جا بی‌قرارم آخر از جاییستم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 834
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 598
عندلیب :

نظرات

user_image
وحیدمکنونی
۱۳۹۹/۰۲/۱۲ - ۲۳:۱۵:۰۸
اگرچه سایه از جنس آفتاب است ،وخودآفتاب است ،اما چیزی که سایه را ایجاد کرده ودرواقع حجاب ها،سبب میگردد سایه گرد آفتاب بگردد ولی هرگز روی آفتاب نبیند.چون حجاب ها ازمیان رفت سایه به نوررسید ودر نور محوشد