مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۶۱۵

۱

من اگر دست زنانم نه من از دستْ زنانم

نه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانم

۲

نه پی زمر و قمارم نه پی خمر و عقارم

نه خمیرم نه خمارم نه چنینم نه چنانم

۳

من اگر مست و خرابم نه چو تو مست شرابم

نه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهل زمانم

۴

خرد پوره آدم چه خبر دارد از این دم

که من از جمله عالم به دو صد پرده نهانم

۵

مشنو این سخن از من و نه زین خاطر روشن

که از این ظاهر و باطن نه پذیرم نه ستانم

۶

رخ تو گرچه که خوب است قفس جان تو چوب است

برم از من که بسوزی که زبانه‌ست زبانم

۷

نه ز بویم نه ز رنگم نه ز نامم نه ز ننگم

حذر از تیر خدنگم که خدایی است کمانم

۸

نه می خام ستانم نه ز کس وام ستانم

نه دم و دام ستانم هله ای بخت جوانم

۹

چو گلستان جنانم طربستان جهانم

به روان همه مردان که روان است روانم

۱۰

شکرستان خیالت بر من گلشکر آرد

به گلستان حقایق گل صدبرگ فشانم

۱۱

چو درآیم به گلستان گل افشان وصالت

ز سر پا بنشانم که ز داغت به نشانم

۱۲

عجب ای عشق چه جفتی چه غریبی چه شگفتی

چو دهانم بگرفتی به درون رفت بیانم

۱۳

چو به تبریز رسد جان سوی شمس الحق و دینم

همه اسرار سخن را به نهایت برسانم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 841
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 602
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :

نظرات

user_image
sahar
۱۳۹۳/۱۰/۰۳ - ۰۴:۲۰:۵۶
من اگر دست زنانم نه من از دست زنانمنـــه از اینم نــه از آنم مــن از آن شهر کـلانمنـــه پـــی زمــــر و قمــارم نه پی خمر و عقارمنـــه خمیـــرم نــــه خمـــارم نــه چنینم نه چنانممـــن اگـــر مست و خرابم نه چو تو مست شرابمنه ز خاکم نه ز آبم نه از این اهــــل زمــــانمخـــرد پـــوره آدم چـــه خبـــر دارد از ایــن دمکــــه مــن از جمــله عالــم به دو صد پرده نهانممشنـو این سخن از من و نه زین خاطر روشنکه از این ظاهر و باطن نه پذیرم نه ستانم
user_image
فرشاد عربی
۱۳۹۵/۰۲/۲۰ - ۱۴:۵۰:۰۶
منظور از زمر در بیت دوم همان واژه مزمار است به معنای نی نوازی و موسیقی پردازی.
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۱۱/۰۶ - ۲۲:۰۴:۰۳
شکرستان خیالت بر من گلشکر آردبه گلستان حقایق گل صدبرگ فشانم...
user_image
حسین
۱۳۹۷/۱۲/۱۰ - ۱۴:۰۷:۲۳
اجرای آقای ساکی و گروه کماکان برای این شعر بسیار زیباست و صد البته کلیپ ویدئوی این آهنگ هم خوب و مرتبط با آهنگهسبک آقای ساکی خاصه و برای همین عامه پسند نیستتوی آهنگی که همین شعر رو اجرا میکنه بعد از بیت «عجب ای عشق چه جفتی چه غریبی چه شگفتی // چو دهانم بگرفتی به درون رفت بیانم» به جای خوندن بیت بعد با دهان بسته صدا ایجاد میکنه که خیلی خیلی زیبا مفهوم بیت رو تداعی میکنهاگر خود آهنگ رو گوش بدین خیلی بهتر متوجه میشین و لذت می برین
user_image
حبیب
۱۳۹۹/۰۵/۰۱ - ۰۶:۰۷:۵۰
من اگر دست زنانم نه من از دست زنانمنه از اینم نه از آنم من از آن شهر کلانممولانا در این بیت همه پیام خود را یک جا با مثالی ملموس و عینی ارایه میدهد و میگوید اگر من را در حال دست زدن و شادی و طرب می بینی مرا بر أساس ظاهر رفتارم با مطربان قیاس نکن مولانا انگیزه متفاوتی برای رفتار خود و ظاهر خود بیان میکند که با عقل کوتاه ظاهر بینی قابل فهم نیست.بعضی از دوستان دست زنان دوم را به معانی عضویت در گروه جنسی زنان معرفی کرده اند که برداشت چندان مطلوبی نیست.نگاه او جنسیت زده نیست که طرب را فقط زنانه ببیند اگرچه ممکن است در گروه مطربان زنان که با دست زدن طرب افرینی داشتند موجود بوده است
user_image
فرخ شیرانی
۱۴۰۰/۱۱/۱۶ - ۰۶:۴۲:۳۶
جناب لیله‌کوهی مصرع اول را جوری می‌خوانند که مفهوم به‌کل دچار تغییر می‌شود (دستِ زنانم) در حالی که مفهوم این مصرع با این خوانش: من اگر دستْ زنانم نه من از دستْ زنانم، رسا است. همان که تمام این غزل درحال ادراک آن است. که من آن‌چه در ظاهر به‌نظر ‌می‌آید نیستم. 
user_image
مون سا
۱۴۰۱/۰۵/۱۶ - ۲۳:۵۹:۰۷
دد و دام هست لطفا تصحیح بفرمایید  خیلی هم در خواندن اشتباه داشتن که اصلا معنی و مفهوم شعر رو عوض کردن !!  
user_image
شهزاد امیری
۱۴۰۱/۰۹/۲۶ - ۱۶:۳۶:۲۰
در بیت "خِرَد پوره آدم چه خبر دارد از این دم" واژه "پوره" در افغانستان به معنی "کامل بودن" به کار می‌رود. مثلا اگر تعداد اشخاص یک گروه کامل شود، می گوید آن گروه پوره شده است، یعنی گروه تکمیل شده است. یا هم اگر تعداد مهره های یک تسبیح کامل نباشد، می گوید آن تسبیح پوره نیست، یعنی کامل نیست. خِرَد پوره آدم یعنی خرد کامل آدم