
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۶۲۷
۱
نظری به کار من کن که ز دست رفت کارم
به کسم مکن حواله که به جز تو کس ندارم
۲
چه کمی درآید آخر به شرابخانه تو؟
اگر از شراب وصلت ببَری ز سر خُمارم
۳
چو نیَم سزای شادی، ز خودم مدار بیغم
که در این میان همیشه غم توست غمگسارم
تصاویر و صوت


نظرات
لادن
کیناز