مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۶۶۵

۱

عاشقی بر من پریشانت کنم

کم عمارت کن که ویرانت کنم

۲

گر دو صد خانه کنی زنبوروار

چون مگس بی‌خان و بی‌مانت کنم

۳

تو بر آنک خلق را حیران کنی

من بر آنک مست و حیرانت کنم

۴

گر که قافی تو را چون آسیا

آرم اندر چرخ و گردانت کنم

۵

ور تو افلاطون و لقمانی به علم

من به یک دیدار نادانت کنم

۶

تو به دست من چو مرغی مرده‌ای

من صیادم دام مرغانت کنم

۷

بر سر گنجی چو ماری خفته‌ای

من چو مار خسته پیچانت کنم

۸

خواه دلیلی گو و خواهی خود مگو

در دلالت عین برهانت کنم

۹

خواه گو لاحول خواهی خود مگو

چون شهت لاحول شیطانت کنم

۱۰

چند می باشی اسیر این و آن

گر برون آیی از این آنت کنم

۱۱

ای صدف چون آمدی در بحر ما

چون صدف‌ها گوهرافشانت کنم

۱۲

بر گلویت تیغ‌ها را دست نیست

گر چو اسماعیل قربانت کنم

۱۳

چون خلیلی هیچ از آتش مترس

من ز آتش صد گلستانت کنم

۱۴

دامن ما گیر اگر تردامنی

تا چو مه از نور دامانت کنم

۱۵

من همایم سایه کردم بر سرت

تا که افریدون و سلطانت کنم

۱۶

هین قرائت کم کن و خاموش باش

تا بخوانم عین قرآنت کنم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 890
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 620
عندلیب :

نظرات

user_image
هورام
۱۳۹۲/۰۱/۲۰ - ۰۴:۱۰:۰۴
سلام و عرض ادب و احترامدو مصرع در این غزل نیاز به بازنگری دارد:بیت چهارم اینگونه درج شده است که: گرکه قافی تو را چون آسیا ....آرم اندر چرخ و گردانت کنم؛ملاحظه میفرمایید که مصرع نخست کمبود هجا دارد در سایر سایتها نیز به همین شکل ناصحیح درج شده است. مثلا از نظر هجایی مناسب است که اینگونه باشد که : «گرکه چون قافی تو را چون آسیا ...».بیت دیگر اینگونه درج شده است: خواه دلیلی گو و خواهی خود مگو .... در دلالت عین برهانت کنم؛ملاحظه میفرمایید که مصرع نخست هجای اضافه دارد. مثلا از نظر هجایی مناسب است که اینگونه باشد که: «خواه سری گو و خواهی خود مگو...».همچنین لازم به ذکر است که همین محتوای غزل با همین کلمات و جمله بندی ها در غزل دیگری با اضافه شدن ردیف «نیکو شنو» وجود دارد (عاشقی برمن پریشانت کنم نیکو شنو...) که بنظر میرسد این غزل با ردیف نیکو شنو زاید باشد.با تشکر
user_image
ناشناس
۱۳۹۳/۰۴/۱۱ - ۱۶:۴۰:۴۷
به نظر میرسد بیت به همان شکل "گرکه قافی تورا چون آسیا" درست است که قاف= کوه قاف
user_image
محمد بینش (م ــ زیبا روز)
۱۳۹۴/۰۴/۲۰ - ۰۴:۱۹:۴۹
در
پاسخ به نویسنده بالا در باره کمبود هجا در مصرع"گر که قافی تو را چون آسیا" هیچ عیبی ندارد . عیب در خوانش غلط نویسنده است که "که قاف" را بدون کسره می خواند و معنی بیت را نفهمیده است .
user_image
ر غلامی
۱۳۹۴/۰۵/۱۴ - ۰۵:۲۲:۵۷
با عرض ادب و احترام. مصراع دوم بیت پنجم را این طور دیده ام و درستتر به نظر می رسد: من به یک تعلیم نادانت کنم
user_image
Mohsen
۱۳۹۴/۱۰/۰۵ - ۱۰:۴۳:۲۵
در بیت نهم کدام درست است ?1- چون شهب لاحول شیطانت کنم که بنظر از مفهوم شهاب و شیطان در قران آمده است. یا اینکه چون شهت لاحول شیطانت کنم 2- که شه مخفف شاه است 3- و یا اینکه شه بر مبنای واژه نامه دکتر معین (شُ) (اِ.) کلمه ای است که هنگام نفرت و بیزاری بر زبان آورند.
user_image
بی نهایت
۱۳۹۶/۰۷/۲۳ - ۱۵:۰۱:۱۵
ضمن عرض سلام و ادب و احترام این شعر یک فاکتور مهم در سبک خواندن دارد و ان هم درج ویرگول می باشد هر دو کلمه و یا سه کلمه اول نیاز به ویرگول دارندبرای مثال عاشقی بر من، پریشانت کنمکم عمارت کن، که ویرانت کنمیا خواه گو ، لاحول خواهی خود مگوچون شهت، لاحول شیطانت کنم
user_image
روفیا
۱۳۹۷/۰۳/۱۱ - ۰۳:۴۳:۵۲
ور تو افلاطون و لقمانی به علممن به یک تعلیم نادانت کنمبسیار زیباست از آن روی که لازمه یادگیری فروتنی از نوع قلبی نه از نوع الکی است. کسی که خیال می کند خیلی چیز می داند چیزی یاد نمی گیرد!مراد از نادان کردن در نادانی افکندن نیست، همه نادان هستیم، مراد یادآوری نادانی مان است.
user_image
روفیا
۱۳۹۷/۰۳/۱۱ - ۰۷:۴۹:۵۲
آینه هستی چه باشد نیستینیستی بر گر تو ابله نیستیهستی اندر نیستی بتوان نمودمال داران بر فقیر آرند جود
user_image
روفیا
۱۳۹۷/۰۳/۱۱ - ۰۷:۵۰:۳۵
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
user_image
احسان آسیابان زاده
۱۳۹۷/۰۹/۲۰ - ۰۰:۴۷:۴۳
چقدر این شعر آرامش بخش است
user_image
همایون
۱۳۹۸/۰۱/۱۳ - ۲۳:۳۶:۰۱
جلال دین این غزل را اصلاح و بازنویسی کرده و از وزن شش تائی به هشت تائی در آورده و بیت‌های اضافی را حذف کرده است که در شماره 2204 آمده است عاشقی برمن پریشانت کنم نیکو شنو
user_image
محسن جهان
۱۴۰۱/۱۱/۲۹ - ۰۴:۰۸:۱۷
تفسیر ابیات ۱ و ۲ فوق: جناب مولانا در این ابیات از جانب خداوند خطاب به آدمیان و بطور خاص آن‌هایی که خود را از هر لحاظ برتر و داناتر می‌دانند صحبت می‌کند: اگر در این اندیشه‌ای که عاشق من هستی، مطمئن باش امتحان خواهی شد، و تو را در رنج قرار داده و اندوخته‌های دنیویت را ویران خواهم کرد. و چنانچه مایملک فراوانی از جمله: اموال، شهرت، علم، جوانی و... را همانند کندوی زنبور ساخته و جمع‌آوری کرده‌ای و به آنها افتخار میکنی، منتظر باش که از تو ستانده شده و مثال مگس بی خانمان رها می‌گردی.
user_image
یاسر شریفی نژاد
۱۴۰۲/۱۱/۳۰ - ۱۴:۲۲:۴۱
ور تو افلاطون و لقمانی به علم من به یک دیدار نادانت کنم اگر حتی به درجه افلاطونی یا لقمانی رسیده باشی، بعد از اینکه پرده حجاب را حتی برای لحظه ای کوتاه بردارم میفهمی که هیچی نمیدونستی و فکر میکردی که خیلی میدانستی.  کسانی که سیر سلوک میکنن در نهایت میگویند: (آنقدر دانم که هیچ نمیدانم).
user_image
یاسر شریفی نژاد
۱۴۰۲/۱۲/۰۱ - ۰۱:۲۰:۵۰
عاشقی بر من پریشانت کنم کم عمارت کن که ویرانت کنم اگر ندای من را بشنوی و عاشق من بشی و این راه را برگزینی دنیا برات پست خواهد شد و حال تو دگرگون می‌شود.  و اگه مال و اماراتی هم برای خود ساخته باشی کاری میکنه این عشق که همش برات بی ارزش میشه. پ ن: البته خب طبیعی هستش که وقتی مثلا ما ی انگشتر الماس داشته باشیم ، دیگر انگشترهای دیگه برای ما از درجه ارزش سقوط میکنن. و عشق خدا هم بالاترین ارزش است که وقتی نور آن بر زندگی ما بتابد بقیه چیزها از ارزش خواهند افتاد.
user_image
فرود کایدیmis
۱۴۰۳/۰۴/۲۰ - ۱۲:۱۰:۲۲
گر بَرِ قافی تو را چون اسیا  ارم اندر چرخ و گردانت کنم
user_image
فرشاد مهریار
۱۴۰۳/۰۵/۰۶ - ۰۵:۱۶:۵۱
درود بر همگی. ببخشید من دنبال شعر دیگری بودم که به این شعر رسیدم. ممنون میشم لینک شعر زیر برای من ایمیل بشه یا همین جا قرار بدید تا بهش دسترسی داشته باشم: عاشقی بر من تو را رسوا کنمخانمان تو همه یغما کنم farshad.m1368@gmail.com