مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۶۷۴

۱

ما ز بالاییم و بالا می‌‌رویم

ما ز دریاییم و دریا می‌رویم

۲

ما از آن جا و از این جا نیستیم

ما ز بی‌جاییم و بی‌جا می‌رویم

۳

لااله اندر پی الالله است

همچو لا ما هم به الا می‌رویم

۴

قل تعالوا آیتیست از جذب حق

ما به جذبه حق تعالی می‌رویم

۵

کشتی نوحیم در طوفان روح

لاجرم بی‌دست و بی‌پا می‌رویم

۶

همچو موج از خود برآوردیم سر

باز هم در خود تماشا می‌رویم

۷

راه حق تنگ است چون سم الخیاط

ما مثال رشته یکتا می‌رویم

۸

هین ز همراهان و منزل یاد کن

پس بدانک هر دمی ما می‌رویم

۹

خوانده‌ای انا الیه راجعون

تا بدانی که کجاها می‌رویم

۱۰

اختر ما نیست در دور قمر

لاجرم فوق ثریا می‌رویم

۱۱

همت عالی است در سرهای ما

از علی تا رب اعلا می‌رویم

۱۲

رو ز خرمنگاه ما ای کورموش

گر نه کوری بین که بینا می‌رویم

۱۳

ای سخن خاموش کن با ما میا

بین که ما از رشک بی‌ما می‌رویم

۱۴

ای که هستی ما ره را مبند

ما به کوه قاف و عنقا می‌رویم

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 895
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 623
احسان کریمی :
محسن لیله‌کوهی :
عندلیب :
حسین رستگار :
فاطمه زندی :

نظرات

user_image
جواد
۱۳۹۱/۰۶/۰۱ - ۱۸:۰۴:۴۲
ای که هستی ما ره را مبند در بیت آخر به نظر درست نمی آید (به گوش درست نمی آید).
user_image
اتیه
۱۳۹۱/۰۷/۱۰ - ۱۳:۳۵:۵۹
مصرع اول بیت آخر درست است...که را باید با ضمه بر روی ک خواند که به معنای کوه است.
user_image
امید راهی
۱۳۹۲/۱۱/۲۲ - ۰۸:۲۹:۲۰
قل تعالوا آیتیست از جذب حق: اشاره به آیت 151 سورۀ الانعام. قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّ‌مَ رَ‌بُّکُمْ عَلَیْکُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِ‌کُوا بِهِ شَیْئًا ۖ...الخ بگو: بیایید تا آنچه خدا بر شما حرام کرده همه را بر شما بخوانم، و آن اینکه به هیچ وجه شرک به خدا نیاورید.
user_image
حسین
۱۳۹۳/۰۴/۱۴ - ۱۹:۲۴:۱۱
سو الخیاط:اشاره به مثل خدا در قرآن آیه ی 40 سوره ی اعراف إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَاسْتَکْبَرُواْ عَنْهَا لاَ تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاء وَلاَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّی یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیَاطِ وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَهمانا کسانی که آیات ما را تکذیب کرده و در برابر آنها تکبّر ورزیده اند، درهای آسمان بر روی آنان گشوده نمی شود، و به بهشت در نمی آیند مگر اینکه شتر در سوراخ سوزن داخل شود. و مجرمان را اینگونه کیفر می دهیم.
user_image
سعید
۱۳۹۳/۰۸/۱۲ - ۲۳:۵۹:۴۹
مصرع اول بیت آخر درست است، اما نه با ضمه روی ک بلکه با فتحه روی آن که به معنی کاه است. کوه با منظور بیت سازگار نیست، ولی کاه هست.
user_image
کمال
۱۳۹۴/۰۴/۱۱ - ۰۰:۴۸:۵۸
از حاشیه زیبای شماره پنج متشکرم
user_image
سیامک
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۲۳:۰۸:۳۶
به نظر میرسد که بیت آخر باید: او که هستی، ره ما را مبند باشد.
user_image
سیامک
۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۲۳:۱۰:۵۴
منظورم: ای که هستی ، ره ما را مبند میباشد
user_image
سید مجید سادات کیائی
۱۳۹۴/۱۱/۰۶ - ۰۵:۴۶:۴۹
در مصرع آخر " کُهِ هستی" درست است و کاملا با مصرع دوم هم که سخن از کوه قاف دارد سازگار است. ضمنا این کوه است که می تواند راه را بر ما ببندد نه کاه!
user_image
مجید
۱۳۹۴/۱۱/۱۵ - ۰۳:۲۳:۵۹
پیرو حاشیه شماره 5 منظور از که همان کاه است که نفس را به آن تشبیه کرده اند که مانع صعود به قله معرفت حق تعالی است.البته کوه هم می توان در نظر گرفت چون مانع صعود است در هر صورت صحیح است.
user_image
مهدی
۱۳۹۵/۰۶/۱۹ - ۰۶:۵۹:۱۹
گمان می کنم، تصویر"کشتی نوحیم در طوفان روح" یکی از حیرت انگیزترین تصاویر در شعر فارسی است.
user_image
@showman۱
۱۳۹۶/۰۶/۲۹ - ۱۰:۵۲:۱۲
برای متوجه شدن تفسیر واقعی به کانال تلگرام زیر بیایدHttps://t.me/showman1
user_image
نادر..
۱۳۹۶/۰۷/۲۱ - ۱۴:۱۳:۲۳
همچو موج از خود برآوردیم سرباز هم در خود تماشا می رویم..
user_image
انتظار
۱۳۹۷/۰۱/۰۹ - ۰۰:۴۸:۲۳
قل تعالوا آیتیست از جذب حقما به جذبه حق تعالی می رویموزن مصراع اول درست نیست و یک هجا اضافه داره به نظرم به صورت قل تعالوا آیتی از جذب حقما به جذبه حق تعالی می رویمدرست تر باشه با سپاس فراوان از مسئولان محترم سایت وزین گنجور
user_image
یکی (ودیگر هیچ)
۱۳۹۷/۰۹/۰۷ - ۱۴:۳۷:۳۱
ما ز بالاییم و بالا می رویم یعنی کثرتی که به وحدت رسیده به مقام بالاتر وجود ارتقا می یابد ولی بدان معنی نیست که من و تو تبدیل به ما می شویم اصلا این وحدت به معنی اتحاد نیست بلکه من و تو وقتی از وجود خود می گذریم وجود یگانه او را در خود می یابیم (البته حقیقت عکس این است یعنی او اجازه بودن در خود را به ما که سایه ای بیش نبودیم بدلیل مویی کسب استحقاق و دریایی عنایت می دهد .) در اینجا اختیار برای انسان معنادار می شود که مختار است که در سایه بماند و از بین برود یا در حق زنده شده و لایق بودن شود .بنابراین این هستی کم و اندک سدی است که راه هستی ابدی را بر ما بسته و تنها با چشم پوشی و گذر از آن کوه قاف هستی بر ما نمایان خواهد شد.
user_image
سید انیر
۱۳۹۷/۱۰/۰۸ - ۰۸:۳۲:۵۲
وقتی صحبت موش کور تو چند بیت بالاتر میشه پس تو چند بیت پایین تر هم کاه که چیزی بی ارزش است بهتر معنا رو میرسونه.در مورد تناسخ هم
user_image
Sajjad Gorji
۱۳۹۸/۰۷/۰۴ - ۱۹:۵۱:۱۵
وقتی میفرمایند رو ز خرمنگاه ما ای کور موش خرمنگاه وقتی میاد یعنی کالبد ما کَه خواهد بود و اگر کوه باشد غلط است زیرا ما به قاف خواهیم رسید پس کوه معنی و سدی برای راه ما نیست نتیجه میگیریم کاه صحیح است و ما میتوانیم با عبور از قاف با عبور از کالبد و 6گانه موجودیتمان به به حقیقت کمال برسیم که جز الله نیستبا سپاس فراوان
user_image
شیخ حسن
۱۳۹۸/۰۸/۱۱ - ۰۹:۲۶:۲۹
ما ز بالاییم و با لا نه بالا «با» بمعنی همراه «لا» بمعنی نیست؛ نبود یعنی باید نباشی؛ هستی ما خوار گلستان وجود است. بنابرین بیت آخر: ای کُهِ هَستیِ ما؛ ره را مبندیعنی ای هستی و ای وجود ما که مانند کوه عظیم و صعب العبور هستی راهمان را سد نکنتو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز.
user_image
سید رسول
۱۳۹۹/۰۲/۱۹ - ۰۸:۳۱:۲۵
سلام.به نظرم شاعر در بیت اخر از عمد کلمه (که)استفاده کرده که هرکسی با توجه به برداشتش اونو معنی کنه.با توجه به این مصرع خود شاعرهر کسی از ظن خود شد یار من
user_image
محسن افتخاری
۱۳۹۹/۰۴/۱۴ - ۱۴:۴۱:۳۳
ما ز بالاییم و بالا میرویم اشاره شاعر عزیز به اینکه ما جزئی از کل هستیم
user_image
هادی
۱۳۹۹/۰۶/۱۲ - ۱۳:۴۱:۲۴
قل تعالوا قل تعالوا گفت حق ای ستوران رمیده از ادب
user_image
محمد رضا
۱۳۹۹/۰۹/۰۳ - ۱۸:۴۷:۲۷
دوستان عزیز منظور از که در بیت آخر همان کاه است زیرا هستی ما را در مقابل مقصد که همان حضرت دوست میباشد بسیار بی ارزش میشمارد
user_image
مرشد
۱۳۹۹/۰۹/۲۰ - ۱۱:۰۱:۳۰
خواندن این غزل با لحن طرب‌انگیز یک غلط فاحش است. شور بگیرید، بدون طرب! اگر چه که آن کس که باید بفهمد می‌فهمد.
user_image
عمار خدابخشی
۱۴۰۰/۰۲/۰۸ - ۱۵:۳۶:۳۰
با سلام. برداشت من از بیت آخر مصرع دوم: ای کِه هستی ما ره، را مبند. در بیان این مصرع بعد از ره باید ی مکس کوچیک کرد و ادامه رو خوند . ینی ای تویی ک رَه(راه) ما هستی، راه را نبد.
user_image
عمار خدابخشی
۱۴۰۰/۰۲/۰۸ - ۱۵:۴۱:۱۸
ای کِه هستی ما ره را مبند : ای تویی که راه ما هستی، راه ما را نبد ما به کوه قاف و عنقا میرویم : ما همونجایی میریم ک نشان از تو هست و اونجا هستی
user_image
محسن حسینی پور
۱۴۰۱/۰۹/۱۵ - ۰۸:۵۷:۴۶
جناب آقای عمار خدابخشی مصرع "ای که هستی ما ره را مبند   ما به کوه قاف و عنقا می رویم " یعنی : ای کوه هستی(جسم ) ما ، راه را مبند به عبارتی میگوید ای وجود و جسم ما که مانند سدی مانع از این می شوی که ما به حقیقت نهایی (خدا) پی ببریم و تو مانع آن هستی سد راه مشو چون انسان می خواهد به مراتب بالاتری از حقیقت خویش پی ببرد که تعبیر عرفانی آن منزلگاه عنقا(سیمرغ) یعنی کوه قاف می باشد.پس برای رسیدن به آنجا کوه کوچکی مثل این جسم خاکی ما مانع رسیدن به آن کوه بزرگ(قاف) می شود.
user_image
یاسین مشایخی
۱۴۰۲/۰۳/۱۵ - ۱۴:۲۰:۴۹
غزل قشنگیه. اما باید بگم که این غزل در نسخه‌های خطی قدیمی‌تر دیوان شمس مثل: نسخه‌ی موزه قونیه، افیون قره حصار و اسعد افندی (قو-قح-عد) نیامده. لذا از مولانا نیست
user_image
احمد احمدیان
۱۴۰۲/۱۰/۲۲ - ۰۴:۵۲:۰۴
خوانش صحیح بیت اول کدام است: ما ز بالاییم و بالا میرویم؟ یا ما ز بالاییم و با، لا میرویم؟
user_image
محمد حسین ضیاء خدادادیان
۱۴۰۲/۱۱/۲۴ - ۰۲:۲۵:۵۸
دوستمون جناب مشایخی آب پاکی رو روی دست همه ریخت و خیلی محکم گفت غزل از حضرت  مولانا نیست . اما این سوال پیش میاد که اگر کسی انقدر در شعر سرایی توانایی داشته که چنین غزل زیبایی رو بسرایه چرا بنام خودش ثبت نکنه ؟!
user_image
رضا رحیم
۱۴۰۲/۱۲/۰۷ - ۰۵:۳۷:۰۵
وقتی احساس پوچی میکنم با خواندن این غزل ، جانم سرشار از هستی و بودن میشود .
user_image
رضا صیادی
۱۴۰۳/۰۱/۰۲ - ۱۸:۴۹:۱۷
بسیار زیبا اتحاد و عدم استقلال خلایق را به تصویر کشیده است. بسیار زیبا وجود ربطی میان مخلوقات و خالق را ترسیم کرده است.