
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۷۱
۱
چون نمایی آن رخ گلرنگ را
از طرب در چرخ آری سنگ را
۲
بار دیگر سر برون کن از حجاب
از برای عاشقان دنگ را
۳
تا که دانش گم کند مر راه را
تا که عاقل بشکند فرهنگ را
۴
تا که آب از عکس تو گوهر شود
تا که آتش واهلد مر جنگ را
۵
من نخواهم ماه را با حسن تو
وان دو سه قندیلک آونگ را
۶
من نگویم آینه با روی تو
آسمان کهنه پرزنگ را
۷
دردمیدی و آفریدی باز تو
شکل دیگر این جهان تنگ را
۸
در هوای چشم چون مریخ او
ساز ده ای زهره باز آن چنگ را
تصاویر و صوت


نظرات