مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۷۳۵

۱

به گوش من برسانید هجر تلخ پیام

که خواب شیرین بر عاشقان شده‌ست حرام

۲

بکرد بر خور و بر خواب چارتکبیری

هر آن کسی که بر او کرد عشق نیم سلام

۳

به من نگر که بدیدم هزار آزادی

چو عشق را دل و جانم کنیزک است و غلام

۴

عظیم نور قدیم است عشق پیش خواص

اگر چه صورت و شهوت بود به پیش عوام

۵

دلم چو زخم نیابد رود که توبه کند

مخند بر من و بر خود کدام توبه کدام

۶

زهی گناه که کفر است توبه کردن از او

نه پس طریق گریز و نه پیش جای مقام

۷

به چار مذهب خونش حلال و ریختنی

از آنک عشق نریزد به غیر خون کرام

۸

بکش مرا که چو کشتی به عشق زنده شدم

خموش کردم و مردم تمام گشت کلام

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 932
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 645
عندلیب :

نظرات

user_image
...
۱۳۹۶/۰۳/۲۸ - ۰۵:۳۱:۵۳
بکش مرا که چو کشتی به عشق زنده شدم / خموش کردم و مردم تمام گشت کلام...بی نظیر!
user_image
محمود
۱۴۰۱/۱۱/۱۰ - ۰۷:۰۱:۱۸
زهی گناه که کفر است توبه کردن از او