
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۷۴۴
۱
بیار مطرب بر ما کریم باش کریم
به کوی خسته دلانی رحیم باش رحیم
۲
دلم چو آتش چون در دمی شود زنده
چو دل مباش مسافر مقیم باش مقیم
۳
بیامد آتش و بر راه عاشقان بنشست
که ای مسافر این ره یتیم باش یتیم
۴
ندا رسید به آتش که بر همه عشاق
چو شعلههای خلیلی نعیم باش نعیم
۵
گلیم از آب چو خواهی که تا برون آری
به زیر پای عزیزان گلیم باش گلیم
۶
چو بایدت که تو را بحر دایه وار بود
مثال دانه در رو یتیم باش یتیم
۷
درست و راست شد ای دل که در هوا دل را
درست راست نیاید دو نیم باش دو نیم
۸
الف مباش ز ابجد که سرکشی دارد
مباش بی دو سر تو چو جیم باش چو جیم
تصاویر و صوت


نظرات