مولانا
غزل شمارهٔ ۱۷۷۱
۱
شد ز غمت خانهٔ سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم
۲
در طلب زهرهْ رُخِ ماه رو
می‌نگرد جانب بالا دلم
۳
فرش غمش گشتم و آخر ز بخت
رفت بر این سقف مصفا دلم
۴
آه که امروز دلم را چه شد؟
دوش چه گفته است کسی با دلم؟
۵
از طلب گوهر گویای عشق
موج زند موج چو دریا دلم
۶
روز شد و چادر شب می‌دَرَد
در پی آن عیش و تماشا دلم
۷
از دل تو در دل من نکته‌هاست
اه چه ره است از دل تو تا دلم
۸
گر نکنی بر دل من رحمتی
وای دلم وای دلم وا دلم
۹
ای تبریز از هوس شمس دین
چند رود سوی ثریا دلم
تصاویر و صوت
نظرات
جلیل
پاسخ: دوستان با نسخهٔ چاپی مقایسه کنند، نتیجه را اطلاع دهند.
نگین شکروی
مسعود
امیر
عاطفه شریفان
رضوان
گاس
مجتبی
روح‌الله
سعید رمضانی
سینا
عطیه
سراج
جمشید پیمان
حسین،۱
نواب
هیچ
علی حسن زاده
س م مرعشی
مسعودتخمیری
مهدی اسکندری