مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۷۹

۱

گر تو عودی سوی این مجمر بیا

ور برانندت ز بام از در بیا

۲

یوسفی از چاه و زندان چاره نیست

سوی زهر قهر چون شکر بیا

۳

گفتنت الله اکبر رسمی است

گر تو را آن اکبری اکبر بیا

۴

چون می احمر سگان هم می‌خورند

گر تو شیری چون می احمر بیا

۵

زر چه جویی مس خود را زر بساز

گر نباشد زر تو سیمین بر بیا

۶

اغنیا خشک و فقیران چشم تر

عاشقا بی‌شکل خشک و تر بیا

۷

گر صفت‌های ملک را محرمی

چون ملک بی‌ماده و بی‌نر بیا

۸

ور صفات دل گرفتی در سفر

همچو دل بی‌پا بیا بی‌سر بیا

۹

چون لب لعلش صلایی می‌دهد

گر نه‌ای چون خاره و مرمر بیا

۱۰

چون ز شمس الدین جهان پرنور شد

سوی تبریز آ دلا بر سر بیا

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 145
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 105
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات