مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۸۰۱

۱

آن شاخ خشک است و سیه‌هان ای صبا بر وی مزن

ای زندگی باغ‌ها وی رنگ بخش مرد و زن

۲

هان ای صبای خوب خد اندر رکابت می رود

آب روان و سبزه‌ها وز هر طرف وجه الحسن

۳

دریادلی و روشنی بر خشک و بر تر می زنی

او سخت خشک است و سیه بر وی مزن از بهر من

۴

من خیره روتر آمدم بر جود تو راهی زدم

این کی تواند گفت گل با لاله یا سرو و سمن

۵

ای باغ ساز و دست نی چون عقل فوق و پست نی

هستی چو نحل خانه کن یا جان معمار بدن

۶

خواهی که معنی کش شوم رو صبر کن تا خوش شوم

رنجور بسته فن بود خاصه در این باریک فن

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 973
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 669
عندلیب :

نظرات