مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۸۱۷

۱

قصد جفاها نکنی ور بکنی با دل من

وا دل من وا دل من وا دل من وا دل من

۲

قصد کنی بر تن من شاد شود دشمن من

وانگه از این خسته شود یا دل تو یا دل من

۳

واله و شیدا دل من بی‌سر و بی‌پا دل من

وقت سحرها دل من رفته به هر جا دل من

۴

بیخود و مجنون دل من خانه پرخون دل من

ساکن و گردان دل من فوق ثریا دل من

۵

سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو

آمده و خیمه زده بر لب دریا دل من

۶

گه چو کباب این دل من پر شده بویش به جهان

گه چو رباب این دل من کرده علالا دل من

۷

زار و معاف است کنون غرق مصاف است کنون

بر کُهِ قاف است کنون در پی عنقا دل من

۸

طفل دلم می نخورد شیر از این دایه شب

سینه سیه یافت مگر دایه شب را دل من

۹

صخره موسی گر از او چشمه روان گشت چو جو

جوی روان حکمت حق صخره و خارا دل من

۱۰

عیسی مریم به فلک رفت و فروماند خرش

من به زمین ماندم و شد جانب بالا دل من

۱۱

بس کن کاین گفت زبان هست حجاب دل و جان

کاش نبودی ز زبان واقف و دانا دل من

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 981
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 674
محسن لیله‌کوهی :
سهیل قاسمی :
عندلیب :

نظرات

user_image
یادگار
۱۳۹۳/۰۵/۰۲ - ۰۸:۲۴:۴۸
سلام در بیت چهارم گمانم این طور درست باشه" بیخود و مجنون دل من کاسه ژر خون دل من /ساکن و گردون دل من طاق ثریا دل من "
user_image
نوشا
۱۳۹۴/۰۹/۰۴ - ۰۲:۰۳:۳۶
این غزل با صدای ناب شهرام ناظری شنیدنی ست .....
user_image
asy
۱۳۹۵/۰۳/۰۴ - ۱۵:۳۶:۱۲
این غزل با صدای ناب محسن چاوشی شنیدنیست
user_image
مهدی
۱۳۹۵/۰۳/۱۷ - ۰۳:۱۴:۴۴
چه کرده چاوشی
user_image
حسن
۱۳۹۵/۰۳/۱۷ - ۰۴:۴۸:۱۸
به نظرم محسن چاووشی در نهایت اوج هنر موسیقی این شعر رو خونده. بهش تبریک می گم.
user_image
امیر
۱۳۹۵/۰۳/۱۸ - ۰۱:۳۴:۵۸
محسن چاوشی معرکه خونذه این شعرو
user_image
مینو
۱۳۹۵/۰۳/۱۹ - ۱۲:۱۷:۰۵
سلام و خسته نباشید. یه سوال که برام پیش اومده اینه که توی مصراع: "سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو" اتصال بین لاغر تو و همچنین گوهر تو ، ایا کسره قرار میگیرد یا نه؟ممنون
user_image
جاوید
۱۳۹۵/۰۳/۲۳ - ۰۲:۴۳:۱۰
بیت هایی که در ترانه محسن چاوشی شنیده میشود ولی در این صفحه نیست، از کجا آمده است؟
user_image
پرویزی
۱۳۹۵/۰۳/۲۵ - ۰۲:۱۰:۳۲
چند تاش شعر معاصره
user_image
مرتضی
۱۳۹۵/۰۳/۲۸ - ۰۳:۵۷:۴۱
در
پاسخ به مینو، با توجه به معنی شعر، حتما باید کسره داشته باشه اما به دلیل محدودیت های موسیقایی، محسن چاوشی به اون شکل خونده.در
پاسخ به جاوید، لطفا به غزل شماره 1822 مراجعه کنید. اجرای محسن چاوشی ترکیبی از این دو غزل هست و بر خلاف گفته دوست مون، از شعر معاصر هم استفاده نشده! پدیده ی غریبی نیست ترکیب اشعار یک شاعر برای اجرا. قبلا بارها اتفاق افتاده.
user_image
محمد
۱۳۹۵/۰۴/۰۳ - ۰۷:۳۱:۳۸
وای خدا خیر بده محسن چاوشیو که هم مارو با این شعر فووووقالعاده مولانا آشنا کرد و هم به هنرمندی تمام خوندش. آدم یاد سماع کردن میفته!!! در ضمن متن آهنگ محسن چاوشی از سه تا غزله. یک غزل که همینه. یکی دیگه مطلعش با این یکیه ولی بقیه ابیاتش فرق میکنه. اینم لینکش: مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۸/ غزل سومم مطلعش اینه: ای شده از جفای تو جانب چرخ دود من/جور مکن که بشنود شاد شود حسود من
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۴/۰۳ - ۰۹:۱۲:۳۰
دوستان، این محدودیت ها موسیقایی!!! هم بهانه ای بسیار عالی است برای بد خوانی های برخی مدعیان.اگر محدودیت موسیقایی در میان است چه اصراری به خواندن آن دارید؟؟؟
user_image
گمنام
۱۳۹۵/۰۴/۰۳ - ۰۹:۱۴:۲۸
ببخشایید، محدودیت های موسیقایی!!
user_image
محمدرضا
۱۳۹۵/۰۴/۱۷ - ۱۰:۳۲:۰۴
با سلام خدمت دوستان که هر کدام در صحبتتان اشتباهاتی داشتید می خواهم بدین وسیله اصلاحشان کنم:یکم , اثر آقای چاوشی بدون هیچ گونه محدودیت موسیقیایی خوانده شده و نحوه خواندن اعراب ها در ترانه ایشان کاملا مطابق با اصول ، و صحیح هستند.(تنها استثنا این مطلب تبدیل کلمه "گردان"به شکل محاوره ای آن "گردون" می باشد که البته با توجه این که این کلمه موازنه بودن بیت را به هم زده وجود کلمه گردون (در جناس با پر خون در مصرع نخست) باعث تصنیع بیشتر بیت میشود که البته در سایر نسخ این غزل (ژر خون / گردون ) نیز موازنه انجام شده است .لکن سازندگان اثر در مورد این کلمه کمی شیطنت به خرج دادند.دوم , متن شعر ایشان ترکیب سه غزل میباشد. که این غزل ها از نطر کلمه ردیف و مفهوم با مشابه یکدیگر اند. و این به زیبایی اثر آقای چاوشی افزوده است.(پای هیچ شعر معاصری در میان نیست)سوم , ارادت !
user_image
عادل نصیری
۱۳۹۵/۰۷/۱۲ - ۱۴:۰۵:۵۷
با سلامآنچه از بیت اول و دوم مشخص است مخاطب معشوق است نه دل بنابراین در مصرع “سوخته و لاغر تو در طلب گوهر تو” اگر مخاطب رو معشوق بدانیم که به نظر هم صحیح هست سوخته و لاغر و در طلب گوهر همون "دل " هست و به کسره نیاز دارد و وزن هم دچار سکته نمی شود.اگر بدون کسره بخوانیم سوخته و لاغر و در طلب گوهر یا توصیف معشوق هست که حتمن اشتباه هست ، یا مخاطب دل است که در مصرع به نظر معنا می دهد اما با مصرع بعد و بیت قبل که دل به صورت غایب استفاده شده نه مخاطب، سازگاری ندارد . در ضمن "گردون" به همین صورت بارها در اشعار مولانا استفاده شده است.
user_image
میلاد
۱۳۹۵/۰۸/۲۱ - ۱۹:۲۰:۴۳
خیمه زدن بر لب دریا را چگونه تفسیر می کنید؟
user_image
عادل نصیری
۱۳۹۵/۰۸/۲۵ - ۱۶:۲۲:۲۴
"دل" در طلب "گوهر" ی از دریای عشق آمده و بر لب ساحل خیمه زده ،مابقی را شاعر بیان نکرده که یا "دل " به دریا می زند برای یافتن "گوهر" یا صبوری می کند تا دریا "گوهر" خود را به "دل " برساند، که کار دوم از عشق بعید و از عاشق بعیدتر است.
user_image
مرصاد
۱۳۹۵/۱۱/۰۵ - ۱۰:۲۹:۳۳
محسن چاوشی نابغه موسیقی پاپ ایرانه...باعث افتخارمونه...
user_image
وحید
۱۳۹۵/۱۱/۱۸ - ۱۳:۵۵:۰۹
سلام، اونایی که می‌گن چاووشی معرکه خونده این شعر رو،‌بهتره این شعر رو با صدای شکیلا هم یک بار گوش بدن.
user_image
عبدالصبور
۱۳۹۶/۰۶/۱۴ - ۱۹:۳۳:۵۳
این چاوشی دیونه کرد ما رو
user_image
بهار
۱۳۹۶/۰۹/۰۸ - ۰۷:۰۷:۵۴
این غزل رو استاد شهرام‌ناظری به زیبایی اجرا کردن.جالبه که بسیاری از غزلهای مولانا رو استاد ناظری پیشتر خوندن ولی در گنجور اسمی از ایشون برده نمی شه
user_image
Mahyar
۱۳۹۷/۰۸/۰۵ - ۱۵:۵۴:۴۸
«دل من» منبع زندگی است
user_image
امین
۱۳۹۹/۱۱/۱۳ - ۱۳:۴۹:۱۵
این ابیاد را خواننده افغان به نام ذبیح هدایت در سبک راک بسیار عالی خوانده است خالی از لطف نیست شنیدنش.پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
حجت الله مالمیر
۱۳۹۹/۱۲/۰۲ - ۱۰:۵۸:۱۹
عزیزان مولانا از دل خویش گفته شما هم از دل خودتان بگویید کجا رفته چه ها دیده در جستجوی دل بودن همان جستجوی حضور است دل کجاست جز ظرف بودن ما.....دل ما این یگانه پیمانه که هر دم یار لبریز میکند از بودن و زندگی غلط های املایی را رها کنید جستجو کنید دلت کجاست آن فوق ثریا آن فوق ثریا سبحان الله سبحان الله ازدلی که فوق ثریا دید سبحان الله
user_image
Ouchen
۱۴۰۰/۰۵/۰۳ - ۱۲:۲۸:۵۳
  💜غزلی ناب و آهنگین که سرتاسر شور و هیجان است. یکی دیگر از مناجات های حضرت #مولانا با معشوق. این بار #مولانا از معشوق می‌خواهد که مراقب دلش باشد، دلی که بی پرده متعلق به معشوق است نه دل احساسی و ذهنی که همگان دارند. #مولانا وقتی از دل حرف می‌زند،عموما دو معنا از دل را گسترده می‌کند، یکی دلی که همگان می‌شناسیم که مرکز عواطف و احساسات و هیجانات است و دیگری دلی که از عواطف و احساسات و هیجانات پست (نه متعالی) فارغ شده و به آفریننده متصل شده است و در این‌جا منظور همین دومی ست. چرا که پس از وصف‌های آهنگین در چند بیت، سرانجام جایگاه دلی که منظور سخن است را در بیت چهارم و پنجم به روشنی بیان میکند:فوق ثریا دل من و بر لب دریا دل من.اینجا سخن از دلی ست که مقامش بالاتر از فلک است و پس از تحمل رنج سوختن اینک در لبه ی دریا مأوا گرفته است. دریا در ادبیات عرفانی بزرگانی چون #مولانا و #عطار نماد حقیقت ذات پاک الهی ست که سرچشمه ی پاکی ها و معدن همه ی گوهرهای شناخت و معرفت است. #مولانا وقتی سخن از دلی که در ساحل این دریاست می‌زند، شاید می‌خواهد جایگاه فعلی خود در وادی عرفان را به مخاطب بشناساند، یک قدم تا فنای در ذات پاک الهی که همان غرق شدن در دریا و یکی شدن در آن است. هر چند که #مولانا در بسیاری از سروده هایش از مقام فنای خود نیز پرده برمی‌دارد اما نقداً در این غزل خود را در ساحل این دریا می‌بیند. و باز در بیت واپسین به شیوه ی بسیاری از سروده هایش، مهر خاموشی بر لب می‌زند و از پرده افکنی بیشتر دست می‌کشد ، آنجا که خطاب به خود می‌فرماید که بیش از این سخن مگو چرا که زبان، حجاب دل است،کاش که اصلاً زبانی نداشتم تا دلم به واسطه‌ی آن پرده از اسرار بردارد.  
user_image
Ouchen
۱۴۰۰/۰۵/۰۴ - ۰۳:۲۵:۵۹
  💜غزلی ناب و آهنگین که سرتاسر شور و هیجان است. یکی دیگر از مناجات های حضرت #مولانا با معشوق. این بار #مولانا از معشوق می‌خواهد که مراقب دلش باشد، دلی که بی پرده متعلق به معشوق است نه دل احساسی و ذهنی که همگان دارند. #مولانا وقتی از دل حرف می‌زند،عموما دو معنا از دل را گسترده می‌کند، یکی دلی که همگان می‌شناسیم که مرکز عواطف و احساسات و هیجانات است و دیگری دلی که از عواطف و احساسات و هیجانات پست (نه متعالی) فارغ شده و به آفریننده متصل شده است و در این‌جا منظور همین دومی ست. چرا که پس از وصف‌های آهنگین در چند بیت، سرانجام جایگاه دلی که منظور سخن است را در بیت چهارم و پنجم به روشنی بیان میکند:فوق ثریا دل من و بر لب دریا دل من.اینجا سخن از دلی ست که مقامش بالاتر از فلک است و پس از تحمل رنج سوختن اینک در لبه ی دریا مأوا گرفته است. دریا در ادبیات عرفانی بزرگانی چون #مولانا و #عطار نماد حقیقت ذات پاک الهی ست که سرچشمه ی پاکی ها و معدن همه ی گوهرهای شناخت و معرفت است. #مولانا وقتی سخن از دلی که در ساحل این دریاست می‌زند، شاید می‌خواهد جایگاه فعلی خود در وادی عرفان را به مخاطب بشناساند، یک قدم تا فنای در ذات پاک الهی که همان غرق شدن در دریا و یکی شدن در آن است. هر چند که #مولانا در بسیاری از سروده هایش از مقام فنای خود نیز پرده برمی‌دارد اما نقداً در این غزل خود را در ساحل این دریا می‌بیند. و باز در بیت واپسین به شیوه ی بسیاری از سروده هایش، مهر خاموشی بر لب می‌زند و از پرده افکنی بیشتر دست می‌کشد ، آنجا که خطاب به خود می‌فرماید که بیش از این سخن مگو چرا که زبان، حجاب دل است،کاش که اصلاً زبانی نداشتم تا دلم به واسطه‌ی آن پرده از اسرار بردارد.   از پیج اینستاگرام ouchen_1