مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۸۵

۱

از بس که ریخت جرعه بر خاک ما ز بالا

هر ذره خاک ما را آورد در علالا

۲

سینه شکاف گشته دل عشق باف گشته

چون شیشه صاف گشته از جام حق تعالی

۳

اشکوفه‌ها شکفته وز چشم بد نهفته

غیرت مرا بگفته می خور دهان میالا

۴

ای جان چو رو نمودی جان و دلم ربودی

چون مشتری تو بودی قیمت گرفت کالا

۵

ابرت نبات بارد جورت حیات آرد

درد تو خوش گوارد تو درد را مپالا

۶

ای عشق با توستم وز باده تو مستم

وز تو بلند و پستم وقت دنا تدلی

۷

ماهت چگونه خوانم مه رنج دق دارد

سروت اگر بخوانم آن راستست الا

۸

سرو احتراق دارد مه هم محاق دارد

جز اصل اصل جان‌ها اصلی ندارد اصلا

۹

خورشید را کسوفی مه را بود خسوفی

گر تو خلیل وقتی این هر دو را بگو لا

۱۰

گویند جمله یاران باطل شدند و مردند

باطل نگردد آن کاو بر حق کند تولا

۱۱

این خنده‌های خلقان برقیست دم بریده

جز خنده‌ای که باشد در جان ز رب اعلا

۱۲

آب حیات حقست وان کاو گریخت در حق

هم روح شد غلامش هم روح قدس لالا

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 148
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 106
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
جوینده
۱۳۹۷/۰۳/۱۴ - ۰۵:۵۰:۵۵
با سلام خدمت دوستانلطفا می فرمایید منظور مولانا از روح تو بیت آخر چیه؟
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۳/۱۴ - ۱۷:۵۵:۳۷
به نظر نامطئنم روح نخست عزرائیل یا شاید روح که گفته اند ملک یا فرشته نیست ولی با پیامبرانی سر و سر داشته(تو مایه جن و نه جنس آن)روح دوم جبرائیلکسی که آسوده به حق پیوست و زندگی جاودانه یافت عزرائیل(یا روح) غلام او بوده(در رساندن جان به صاحب اصلی آن) و جبرائیل نیز لله اوبه استاد چاوشی زنگ.بزنید با آواز تفسیر خواهند نمود.
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۳/۱۴ - ۱۸:۰۶:۴۷
ﻣﺎ ﺯ ﺑﺎﻻﯾﯿﻢ ﻭ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢﻣﺎ ﺯ ﺩﺭﯾﺎﯾﯿﻢ ﻭ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢﻣﺎ ﺯ ﺑﯽﺟﺎﯾﯿﻢ ﻭ ﺑﯽﺟﺎ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢﻻﺍﻟﻪ ﺍﻧﺪﺭ ﭘﯽ ﺍﻻﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖﻫﻤﭽﻮ ﻻ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢﻗﻞ ﺗﻌﺎﻟﻮﺍ ﺁﯾﺘﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﺟﺬﺏ ﺣﻖﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﺬﺑﻪ ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﻣﯽ رویم
user_image
مقصود
۱۳۹۸/۱۰/۰۶ - ۰۲:۵۵:۳۳
درود. این شعر را محمد اصفهانی خوانده است
user_image
همایون
۱۳۹۹/۰۶/۰۶ - ۰۰:۴۵:۰۷
از غزل های پیش از ملاقات شمس استحال و هوای متفاوت و عشق کلاسیک و بدون معنایی تازه
user_image
علی میراحمدی
۱۴۰۲/۰۴/۱۴ - ۰۵:۴۹:۰۱
از بس که ریخت جرعه بر خاک ما ز بالا هر ذره خاک ما را آورد در علالا(مولانا)  اگر شراب خوری جرعه ای فشان برخاک از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک( حافظ)  یک مضمون و دو نوع بیان شعری با خوانش بیت مولانا می توان به منظور حافظ هم پی برد و نیازی به آن همه مقدمه چینی و معناکردن کلمات و شرحهای طولانی هم نیست