مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۸۵۶

۱

مرا هر دم همی‌گویی که برگو قطعه شیرین

به هر بیتی یکی بوسه بده پهلوی من بنشین

۲

زهی بوسه زهی بوسه زهی حلوا و سنبوسه

برآرد شیر از سنگی که عاجز گشت از او میتین

۳

تو بوسه عشق را دیدی مگر ای دل که پریدی

که هر جزوت شده‌ست ای دل چو لب نالان و بوسه چین

۴

چو تلقین گفت پیغامبر شهیدان ره حق را

تو هم مر کشته خود را بیا برخوان یکی تلقین

۵

به تلقین گر کنی نیت بپرد مرده در ساعت

کفن گردد بر او اطلس ز گورش بردمد نسرین

۶

بکن پی مرکب تن را دلا چون تو نیاسایی

چه آسایی از آن مرکب که لنگ است او ز علیین

۷

بکن پی اشتری را کاو نیاید در پی‌ات هرگز

به خارستان همی‌گردد که خار افتاد او را تین

۸

چو او را پی کنی در دم چو کشتی ره رود بی‌پا

ز موج بحر بی‌پایان نبرد بادبان دین

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1008
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 690
عندلیب :

نظرات

user_image
مهدی
۱۳۹۸/۰۴/۲۰ - ۰۶:۰۱:۱۸
سلاملطفا اساتید راجعبه کلمات میتین و علیین توضیح بدهند.پیشاپیش سپاسگذارم
user_image
احمد
۱۳۹۹/۰۴/۲۰ - ۰۸:۲۳:۰۱
میتین به معنی ابزار کندن یا خراش دادن روی سطح سخت مثل سنگ . مانند کلنگ
user_image
داود پورسلطان
۱۴۰۱/۱۲/۰۶ - ۱۰:۱۸:۵۴
سلام  در بیت چهارم " پیغامبر " به نظر میرسد از لحاظ وزنی " پیغمبر " درست باشد