مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۸۵۷

۱

توقع دارم از لطف تو ای صدر نکوآیین

درون مدرسه حجره به پهلوی شهاب‌الدین

۲

پیاده قاضیم می‌خوان درون محکمه قاصد

و یا خود داعی سلطان دعاها را کنم آمین

۳

بدین حیله بگنجانی در آن خانه ربابی را

که نامم را بگردانی نهی نامم فلان‌الدین

۴

که خلقان صورت و نامند مثال میوهٔ خامند

کی از جانشان خبر باشد که آن تلخ است یا شیرین

۵

وگر حال آورد قاضی سماعش آرزو آید

رباب خوب بنوازم سماعی آرمش شیرین

۶

ز آواز سماع من اقنجی هم شود زنده

سر از تربت برون آرد بکوبد پا کند تحسین

۷

کفن را اندراندازد قوال‌انداز مستانه

از آن پس مردگان یک یک برون آیند هم در حین

۸

عجب نبود که صورت‌ها بدین آواز برخیزند

که صورت‌های عشق تو درونت زنده شد می‌بین

۹

ز مردم آن به کار آید کی زنده می‌شود در تو

و باقی تن غباری دان که پیدا می‌شود از طین

۱۰

دلت را هر زمان نقشی تنت یک نقش افسرده

از آن افسرده‌ای که تو بر آنی نه‌ای با این

۱۱

مرا گوید یکی صورت منم اصل غزل واگو

خمش کردم نشاید داد این خاتم به هر گرگین

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1009
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 690
عندلیب :

نظرات

user_image
محمد کاظم
۱۳۹۶/۰۳/۲۱ - ۰۶:۰۲:۳۲
سلامبنظر بنده دراین بیت بجای ،،زمردم،،،بایستی ،،،زمردن،،، باشد تا این بیت معنی پیداکند.بیت نهم : ،ز مردم آن به کار آید کی زنده می شود در توزمردن آن به کار آید کی زنده می شود در تو با سپاس
user_image
عباس جنت
۱۴۰۳/۰۴/۱۵ - ۰۰:۱۱:۵۶
آخنجی[۱] ( ترکی عثمانی: آقنجی ، IPA: [akɯnˈdʒɯ] ؛ ترکی استانبولی: akıncı) به معنای سواره‌نظام سبک است. این کلمه از ریشه آخماق در زبان ترکی به معنای جاری شدن است. آنها یکی از نخستین لشکرهایی بودند که در مقابل ارتش دشمن قرار می‌گرفتند و به دلیری در جنگ مشهور بودند. "آخنجی ها" از اقوام ترک بودند ولی " دلی ها" سواره نظامی بود که شامل اسیران رومی یا فرزندان آنها بودند و بی محابا به قلب دشمن می‌زدند.