
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۸۷۴
۱
از آتش روی خود اندر دلم آتش زن
و آتش ز دلم بستان در چرخ منقش زن
۲
ای جان خوش ساده از اصل ملک زاده
هر جا که روی خوش رو هر دم که زنی خوش زن
۳
ای جسم تو را از جان گر فرق کند جانم
شمشیر به کف داری بر تارک فرقش زن
۴
ای طره پربندت بگشاده گرهها را
این یک گره دیگر بر زلف مشوش زن
تصاویر و صوت


نظرات
همایون