مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۸۷۸

۱

من گوش کشان گشتم از لیلی و از مجنون

آن می کشدم زان سو وین می کشدم زین سون

۲

یک گوش به دست این یک گوش به دست آن

این می کشدم بالا وان می کشدم هامون

۳

از دست کشاکش من وز چرخ پرآتش من

می گردم و می نالم چون چنبره گردون

۴

آن لحظه که بی‌هوشم ز ایشان برهد گوشم

می غلطم چون شاهان در اطلس و در اکسون

۵

من عاشق آن روزم می درم و می دوزم

بر خرقه بی‌چونی می زن تگلی بی‌چون

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1021
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 698
عندلیب :

نظرات

user_image
کرمانشاهی
۱۳۹۷/۰۴/۰۶ - ۱۴:۳۳:۵۰
تگل در بیت آخر یعنی دوخت. ما تو کرمانشاه به دوختن لباس پاره یا دوخت زدن میگیم تَقَل زدن
user_image
کوروش
۱۴۰۰/۰۷/۱۳ - ۱۷:۵۲:۰۱
اکسون یه نوع تنپوش گران قیمت و باارزش بوده به رنگ سیاه