
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۸۸۶
۱
نی نی به از این باید با دوست وفا کردن
نی نی کم از این باید تقصیر و جفا کردن
۲
زخمی که زند دستت بر عاشق سرمستت
نتواند غیر تو تدبیر دوا کردن
۳
مرغی که چشد یک دم از دانه دام تو
در خاطر او ناید آهنگ هوا کردن
۴
ای کار دو چشم تو بیجرم و گنه کشتن
وی کار دو لعل تو حاجات روا کردن
۵
خوش واقعهای دارد دل با غم عشق تو
نی روی فروخوردن نی رای رها کردن
۶
دعوی صفا کردن در عشق تو نیکو نیست
با جان صفا چه بود تفسیر صفا کردن
تصاویر و صوت


نظرات