مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۸۹

۱

آمد بهارِ جان‌ها ای شاخِ تَر به رقص آ

چون یوسف اندر آمد، مصر و شکر به رقص آ

۲

ای شاهِ عشق‌‌پرور‌، مانندِ شیرِ مادر

ای شیرجو‌ش‌! در رو، جانِ پدر‌، به رقص آ

۳

چوگان ِ زلف دیدی، چون گوی دررسیدی

از پا و سر بُریدی، بی‌پا و سر به رقص آ

۴

تیغی به دست خونی، آمد مرا که: چونی؟

گفتم:«بیآ که خیر است»، گفتا: «نه شر» به رقص آ

۵

از عشق، تاج‌داران در چرخِ او چو باران

آن جا قبا چه باشد؟ ای خوش‌کمر! به رقص آ

۶

ای مست ِ هست‌گشته، بر تو فنا نبشته

رقعه‌ی فنا رسیده، بهرِ سفر به رقص آ

۷

در دست، جام ِ باده، آمد بُتم پیاده

گر نیستی تو ماده، ز آن شاه ِ نر به رقص آ

۸

پایان ِ جنگ آمد، آواز ِ چنگ آمد

یوسف زِ چاه آمد، ای بی‌هنر! به رقص آ

۹

تا چند وعده باشد؟ وین سَر به سجده باشد؟

هَجرم ببُرده باشد، دنگ و اثر به رقص آ

۱۰

کی باشد آن زمانی؟، گوید مرا: «فلانی!»

کای بی‌خبر! فنا شو! ای باخبر! به رقص آ

۱۱

طاووس ِ ما در‌آید و آن رنگ‌ها برآید

با مرغ ِ جان سراید: بی‌بال و پر به رقص آ

۱۲

کور و کران ِ عالَم، دید از مسیح، مرهم

گفته مسیح ِ مریم کِ:«ای کور و کر!» به رقص آ

۱۳

مخدوم، شمسِ دین‌ست، تبریز رشکِ چین‌ست

اندر بهار حُسنش، شاخ و شجر به رقص آ

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 150
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 108
سهیل قاسمی :
پری ساتکنی عندلیب :
نازنین بازیان :
محسن لیله‌کوهی :

نظرات

user_image
فریبرز
۱۳۹۲/۰۳/۲۸ - ۰۴:۴۵:۰۴
اول از رو هم نمیتونستم بخونم، این محسن از کجا همچین ریتمی بش داده!؟فکرشو بکنید حضرت مولوی این شعر رو میخونده و بای کوبی میکرده.واقعا این اشعار گنجینه های اذلت گزیده اند.هزاران دورود بر هر دو حضرت.
user_image
سید عارف هاشمی
۱۳۹۲/۰۳/۲۸ - ۱۲:۲۶:۴۰
این آهنگ از روی یک سبک محلی افغانی به نام قرصک پنجشیری اقتباس شده...
user_image
دوست
۱۳۹۲/۰۳/۲۹ - ۰۱:۴۲:۲۹
شاخ تر در اینجا به چه معنی هست؟؟؟
user_image
فریبرز
۱۳۹۲/۰۳/۲۹ - ۰۹:۱۸:۴۴
بدن معشوقه یا بهتره بگم مخاطب مورد نظرش رو از نظر انعطاف پذیری به شاخه ی تر (یا میشه گفت ترکه) تشبیه کرده.راستی دوستان چاوشی گفته:" این آهنک رو ابتدا برای سهیم بودن در شادی مردم و بعد برای ادای احترام به دوستان تاجیک و افغانستانیم ارائه دادم"گویا پس از انتشار شاهکار 13 از طرف این دوستان ابراز علاقه های زیادی به آقای خاص شده.دوستای تاجیکی و افغانی، ما هم دوستون داریم.
user_image
علیرضا
۱۳۹۲/۰۴/۰۵ - ۰۸:۴۱:۱۶
سلام به همه دوستانی که از محسن چاووشی تعریف کردن .اما باید بگم من خیلی وقت پیش یه کار بهتر از هژیر مهرافروزز تو آلبوم دل قلندر شنیده بودم .اون کار رو هم بهتر خونده و هم صداش قشنگتره . . . حتما بخرید و گوش کنید . ممنون
user_image
منتقد
۱۳۹۲/۰۴/۱۸ - ۲۱:۵۳:۱۳
مشاهده شدن ِاوجِ «عرفی کردن امر قدسی» در این شعر و کار محسن آقای چاووشی که آن را دوبل کرده است و بل بیشتر...:)
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۴/۱۹ - ۰۰:۴۴:۱۷
منتقد درود به شما میرچا ألیاده کتابی به همین نام دارد
user_image
FG
۱۳۹۲/۰۴/۲۹ - ۱۰:۰۱:۴۲
چاووشی که معلومه خفن ترین پاپ خوان ایرانه از چیزای دیگه بگیم بهترهراستی "چون یوسف اندر آمد مصر و شکر به رقص آ"ینی چی؟
user_image
مسیح
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۰۶:۲۰:۵۰
می خواستم بدانم معنای مصراع دوم بیت دوم چیست. آیا همانگونه که آقای چاوشی می خوانند "دررو" با فتحه بر روی "د" درست است یا اینکه "در رو" با ضمه بر روی "د" به معنای کسی که صورتش همچون مروارید است
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۰۸:۳۳:۴۵
خفن لغتی است که در کوی و گذر ساخته و پرداخته شده است و معنی خوبی را می دهد که از درشتی و خشونت و اندامداری حاصل شده باشد مثلا یک ford suv خفن یا یک موسیقی راک خفن !
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۰۸:۳۵:۲۶
پر پیداست خفه هم ناگفته در لغتش دیده می شود یعنی زیبایی خفه کننده هم هست مثلا داف خفن ! یعنی دختر زیبا روی خوش لباس که زیبای اش ادم را خفه می کند !
user_image
امین کیخا
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۰۸:۵۶:۲۳
پس خفن به نگاه من یعنی حسن و زیبایی که فاش و اشکار باشد خفه کننده باشد و نیز با خودنمایی نیز همراه باشد .
user_image
تاوتک
۱۳۹۲/۰۸/۰۳ - ۱۲:۱۱:۲۱
عزیزان از خفن خفن بازار را داریم که هم به معنی اماکنی که افراد خرابکار در آن زیاد است میباشد و هم به مراکز خریدی که اجناس شیک و گران قیمت میفروشند!!باور بفرمایید دوستان در کتابی که قبلا نام بردم در صفحه 244 میتوانید بخوانید .برای خفن کش هم نوشته شده کسی که زیاد سیگار میکشد و یا کسی که کام سنگین به سیگار میزند..
user_image
امین
۱۳۹۲/۰۸/۲۰ - ۰۳:۲۹:۴۵
واقعا متاسفم که اینجور ستایش اهنگ سطح پایین اقای چاووشی را میکنید.اقای چاووشی با این ریتم و طرز خواندن غزل رو نابود کرده.بهتره این غزل رو با صدای اقای هژیر مهرفروز گوش کنید تا بفهمید موسیقی اشعار کلاسیک یعنی چی..اهنگ باید درخدمت شعر کلاسیک باشه ولی متاسفانه اقای چاووشی تا کلمه ی رقص رو در شعر دیده سریع ریتم 6/8 ب ذهنش رسیده و مهنای ظاهریشو برداشت کرده البته توقعی هم از ایشون نیست چون باید ب بازار اهنگ توجه کنه نه عمق اهنگ.امیدوارم شما هم با درک بهتری ستایش کنیدممنون
user_image
ناکام کرد
۱۳۹۲/۰۸/۲۴ - ۰۲:۴۲:۰۲
با سلام اشعار مونا علیه الرحمه بیت به بیتش شاهکار ادبی است . امّا انصافا محسن چاوشی هم این شاهکار را گل آذین نموده است . هزاران آفرین و دست مریزاد . ولی ای کاش تمام شعر را خوانده بود . بنده پیشنهاد می دهم که آقای چاوشی این شعر به صورت کامل با همان ریتم و آهنگ بازخوانی فرماید .
user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۹/۱۱ - ۲۳:۰۲:۴۳
حقیقتاً متاسف شدم از اینکه دیدم سطح نظر کاربران عزیز اینقدر نازل و خُرد است که بجای پرداختن به شعری در این حد ابهت و عظمت سرگرم چانه زنی در مورد ریتم و آهنگ ترانه محسن چاوشی هستند.ضمنا ابیاتی گزیده از این شعر سالهای سال پیش توسط آقای افتخاری در نهایت زیبایی خوانده شده بود.
user_image
محمد
۱۳۹۲/۱۰/۱۲ - ۱۳:۵۱:۳۹
گمان کنم در تنظیم برای آهنگ چنین شعر هایی نباید از هر سازی استفاده کرد و در ضمن من اگر یک غزل از مولوی را میخوانم یعنی دارم جهان بینی و اندیشه او را فریاد میزنم که شاید مخالف جهان بینی من باشه و نباد به اعتبار اسم مولوی که قریب به اکثر قبولش دارن بسنده کنم..باید به یک مرتبه ای از مولوی شناسی برسم(نمیگویم مولوی شناس شوم حداقل اندکی)
user_image
منتقد
۱۳۹۲/۱۱/۰۲ - ۱۲:۲۴:۰۰
امین جان!هنر اونجاست که بتونی اشعاری چنین را در قالبی نو و مردمی بیاری. درواقع جناب چاووشی با این کار و آلبوم 13، تونست کمی مردم رو روی بیاره به ااشعار فراموش شده ی کلاسیک. حداقل در وسع خودش.حالا هژیر هم رفته است خوانده است آنطوری. کدام بیشتر شنیده شده؟ بر فرض یکسان بودن مخاطب، کدام بیشتر تاثیر می گذارد و طیف های بیشتر رو به خوندن اشعار کلاسیک ترغیب می کنه؟اینها باید در متن مردم بیاید. این روش عالیست...
user_image
رهنما
۱۳۹۲/۱۱/۲۶ - ۰۷:۱۷:۱۶
اشعار عرفانی مولوی را چه کار به خوانندگان پاپ ،محسن چاووشی حتی معنی عمیق یک بیت این شعر را هم نمی تونه بگه ولی چون طرفداران واژگان رقص وخوش کمر و... زیادن همه میگن به به وچه چه و از اینجور حرفها آخه عزیز من چرا روح شعر وروح مولوی رو با این ریتم آهنگای کوچه بازاری خدشه دار می کنید چرا به ادبیات فارسی لطمه می زنید؟ و...
user_image
حامد
۱۳۹۳/۰۱/۱۷ - ۰۹:۵۲:۴۱
سلام، منظور از "گر نیستی تو ماده زان شاه نر به رقص آ" چیست؟
user_image
حامد
۱۳۹۳/۰۱/۲۴ - ۰۶:۱۰:۰۶
من اجرای هژیر مهرافروز بیشتر می پسندم. اجرای چاووشی متفاوت تر است. هر کس بنا به درکی که از زندگی دارد، ممکن است از این نوشته ی عرفانی حس و حال خاص خود را داشته باشد و نمی توان بر کسی خرده گرفت
user_image
محمد
۱۳۹۳/۰۱/۲۶ - ۱۱:۴۲:۴۷
ای خوش کمر کجای شعر مولانا بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
user_image
غفور شریفی
۱۳۹۳/۰۲/۲۹ - ۰۴:۴۴:۴۷
درود بر حضرت مولانای بزرگ. مولانا ماورای انسان است!
user_image
ثمی
۱۳۹۳/۰۴/۱۷ - ۱۰:۳۴:۳۵
شعر عالی و خواننده هم عالی و ریتمش هم عالی است
user_image
۱۱۰۱
۱۳۹۳/۰۹/۰۵ - ۱۱:۵۹:۰۳
یکی از فوق العاده ترین اثرهای جناب مولاناست درودبراو ومحسن چاوشی
user_image
مژگان
۱۳۹۳/۰۹/۰۹ - ۰۶:۳۲:۰۳
دوست عزیز راهنما چطور میگویید محسن چاوشی حتی یک بیت از معنا را نفهمیده؟؟؟ آیا شما البوم من خود سیزدهم ایشان را شنیده اید؟ اگر توجه کنید به شعرهای این البوم که از اشعار قدیم و کلاسیک هستند میبینید که ایشان کاملا با شعرهای کلاسیک ازتباط برقرار کرده اند و کاملا معنای شعر را میدانند چون بقدری خواندن این شعرها سخت است که تا ما نتوانیم معنای انرا بفهمیم امکان نداره رو خوانی آنرا درست بخوانیم اساتید ادبیات فارسی از شیوه درست خواندن ایشان بسیار تعریف کرده اند.که این به فهم اشعار برمیگزده.شما شنلخت درستی از ایشان ندارید که اینگونه میگویید.این که در شادی مردم شریک بشیم اون هم با اشعار قدیمی چه اشکالی میتونه داشته باشه؟؟؟؟ من خودم توسط چاوشی با بسیاری از اشعار مولانا آشنا شدم و بسبار علاقه مند شدم و بسیاری از شعرهای دیگرش را هم با شوق و ذوق خوانده ام .از محسن چاوشی بسیار سپاسگزارن که نرا با مولانا شاعر بزرگ فارسی زبان بیشتر آشنا کرد.
user_image
بهرام
۱۳۹۳/۰۹/۱۳ - ۱۲:۲۱:۲۶
دید موسی یک شبانی را براه کو همی‌گفت ای گزیننده الهتو کجایی تا شوم من چاکرت چارقت دوزم کنم شانه سرتجامه‌ات شویم شپشهاات کشم شیر پیشت آورم ای محتشمدستکت بوسم بمالم پایکت وقت خواب آید بروبم جایکتای فدای تو همه بزهای من ای بیادت هیهی و هیهای مناین نمط بیهوده می‌گفت آن شبان گفت موسی با کی است این ای فلانگفت با آنکس که ما را آفرید این زمین و چرخ ازو آمد پدیدگفت موسی های بس مدبر شدی خود مسلمان ناشده کافر شدیاین چه ژاژست این چه کفرست و فشار پنبه‌ای اندر دهان خود فشارگند کفر تو جهان را گنده کرد کفر تو دیبای دین را ژنده کردچارق و پاتابه لایق مر تراست آفتابی را چنینها کی رواستگر نبندی زین سخن تو حلق را آتشی آید بسوزد خلق راآتشی گر نامدست این دود چیست جان سیه گشته روان مردود چیستگر همی‌دانی که یزدان داورست ژاژ و گستاخی ترا چون باورستدوستی بی‌خرد خود دشمنیست حق تعالی زین چنین خدمت غنیستبا کی می‌گویی تو این با عم و خال جسم و حاجت در صفات ذوالجلالشیر او نوشد که در نشو و نماست چارق او پوشد که او محتاج پاستور برای بنده‌شست این گفت تو آنک حق گفت او منست و من خود اوآنک گفت انی مرضت لم تعد من شدم رنجور او تنها نشدآنک بی یسمع و بی یبصر شده‌ست در حق آن بنده این هم بیهده‌ستبی ادب گفتن سخن با خاص حق دل بمیراند سیه دارد ورقگر تو مردی را بخوانی فاطمه گرچه یک جنس‌اند مرد و زن همهقصد خون تو کند تا ممکنست گرچه خوش‌خو و حلیم و ساکنستفاطمه مدحست در حق زنان مرد را گویی بود زخم سناندست و پا در حق ما استایش است در حق پاکی حق آلایش استلم یلد لم یولد او را لایق است والد و مولود را او خالق استهرچه جسم آمد ولادت وصف اوست هرچه مولودست او زین سوی جوستزانک از کون و فساد است و مهین حادثست و محدثی خواهد یقینگفت ای موسی دهانم دوختی وز پشیمانی تو جانم سوختیجامه را بدرید و آهی کرد تفت سر نهاد اندر بیابانی و رفتاین شهر رو گذاشتم تا کسانی که خرده به دیگران میگیرن و فکر میکنن خودشون بهتر از همه میفهمن و به چاوشی و احساس دیگران توهین میکنن هرکسی اختیار داره شماهم داری ژس سعی کن ...
user_image
بهرام
۱۳۹۳/۰۹/۱۳ - ۱۲:۲۹:۱۰
وحی آمد سوی موسی از خدابندهٔ ما را ز ما کردی جداتو برای وصل کردن آمدییا برای فصل کردن آمدیتا توانی پا منه اندر فراقابغض الاشیاء عندی الطلاقهر کسی را سیرتی بنهاده‌امهر کسی را اصطلاحی داده‌امدر حق او مدح و در حق تو ذمدر حق او شهد و در حق تو سمما بری از پاک و ناپاکی همهاز گرانجانی و چالاکی همهمن نکردم امر تا سودی کنمبلک تا بر بندگان جودی کنمهندوان را اصطلاح هند مدحسندیان را اصطلاح سند مدحمن نگردم پاک از تسبیحشانپاک هم ایشان شوند و درفشانما زبان را ننگریم و قال راما روان را بنگریم و حال راناظر قلبیم اگر خاشع بودگرچه گفت لفظ ناخاضع رودزانک دل جوهر بود گفتن عرضپس طفیل آمد عرض جوهر غرضچند ازین الفاظ و اضمار و مجازسوز خواهم سوز با آن سوز سازآتشی از عشق در جان بر فروزسر بسر فکر و عبارت را بسوزموسیا آداب‌دانان دیگرندسوخته جان و روانان دیگرندعاشقان را هر نفس سوزیدنیستبر ده ویران خراج و عشر نیستگر خطا گوید ورا خاطی مگوگر بود پر خون شهید او را مشوخون شهیدان را ز آب اولیترستاین خطا را صد صواب اولیترستدر درون کعبه رسم قبله نیستچه غم از غواص را پاچیله نیستتو ز سرمستان قلاوزی مجوجامه‌چاکان را چه فرمایی رفوملت عشق از همه دینها جداستعاشقان را ملت و مذهب خداستلعل را گر مهر نبود باک نیستعشق در دریای غم غمناک نیست
user_image
تماشاگه راز
۱۳۹۳/۱۱/۰۸ - ۰۶:۰۰:۰۹
با سلام درخواست راهتمایی از اساتید ارجمنددر بیت اول آیا " بهار جانها " خطاب به "شمس" است ؟دیگر اینکه رابطه یوسف و شکر چیست ؟ یا رابطه مصر و شکر چیست ؟
user_image
تماشاگه راز
۱۳۹۳/۱۱/۰۹ - ۰۶:۵۴:۲۲
جناب شمس الحق بزرگوارید. ممنون از راهنمایی شما
user_image
مهدی
۱۳۹۴/۰۱/۰۷ - ۰۶:۲۹:۲۷
محسن چاوشی ریتم و آهنگ قشنگی برا این شعر قشنگ ساخته اگه بقیه ی خواننده ها هم همین کار را میکردن مطمئناً همه شعر های شاعر ها را مردم بهتر و زود تر حفظ میشدن
user_image
سینا
۱۳۹۴/۰۱/۰۸ - ۱۶:۱۲:۳۱
مولانا را از طریق محسن چاوشی شناختم.درود بر او
user_image
رضا
۱۳۹۴/۰۱/۱۹ - ۱۰:۴۴:۲۰
باسلام .معنی بیت آخر چیه؟مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین استاندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
user_image
شمیسا
۱۳۹۴/۰۱/۳۰ - ۱۳:۱۰:۵۹
حتی تصور یک لحظه از آن «آن»ی که مولانا این شعر را دریافت کرده، وجود را به رقص می آره!....وه که چه آتشی در وجود این بشر زبانه می کشیده...... هژیر مهرافروز حق این شعر را به زیبایی ادا کرده. پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
امیرحسین
۱۳۹۴/۰۳/۰۹ - ۱۷:۴۵:۴۹
سلام دوستاندرسته که ریتم غزل در این شعر رعایت نشده ولی اصل مطلب این است که الآن خیلی ها به این شعر علاقه مند شدند و شعر و ادب فارسی زنده شد با این شعر چون خیلی افراد دنبال شعر مولانا آمدند و علاقه مند شدند ! که اصل موضوع هم همین است نه ریتم و انتخاب بخش های گوناگونش ...این شعر در تلویزیون در سریال شمعدونی هم پخش شد که محبوبیت مولانا و چاووشی به یقین 2برابر می شه
user_image
امیر
۱۳۹۴/۰۵/۰۳ - ۰۶:۱۷:۱۶
محمد جان بیت پنجم مصرع دوم به این واضحی.رهنما جان چرا سعی در خراب کردن سبک آقای چاوشی دارید؟این سبک کوچه و بازاری است؟با ذکر دلیل حرف بزنید.اگر به این صورت باشد که هیچ سبکی در مرتبه ی اشعار کهن پارسی نیست.
user_image
شعله
۱۳۹۴/۰۵/۲۶ - ۰۱:۲۷:۱۹
درود بر دوستان گرامیهمانطور که می‌دونید مطالبی که مولانای عزیز در قالب غزل و مثنوی گفتن، در حقیقت عصاره‌ی معنوی سرزمین ماست و معنایی ورای سرگرمی و ... داره و در حقیقت باید به این سمت و سو سوق پیدا کنه که با خوندن این غزل‌های لطیف جان به شوق دربیاد. و بازم شما سروران بهتر می‌دونید که هر کسی به فراخور سطح هوشیاری و حضورش درکی از این سرمایه‌ی عظیم خواهد داشت. ضمن اینکه باید به دوستانی که نگرانیشون را از خوندن این اشعار به شکل کوچه بازاری ابراز داشتند؛ عرض کنم که خیلی هم جای نگرانی نیست و این تجربه‌ی شخصی منه که وقتی یک غزل را که به نوعی تونستم با اون ارتباط برقرار کنم بارها و بارها تکرار کردم و خوندم و یا شنیدم گویی معنای عمیق اون برام با هربار خوندن و شنیدن باز و باز تر شده و حتما خوندن و شنیدن این غزل با ریتم خواننده‌ی پاپ هم می‌تونه تا حدی تاثیر خودش را داشته باشه. گرچه معتقدم همراه شدن ابیات مولانا با موسیقی خوب ایرانی با صدایی مثل آوای استاد نازنینم شجریان عزیز یه چیز دیگس و انسان را به خدا می‌رسونه. سپاس
user_image
محمد از اصفهان
۱۳۹۴/۰۶/۰۵ - ۱۱:۴۴:۰۳
باسلام. این اثر خاطره انگیز علیرضا افتخاری با آهنگسازی محمدجلیل عندلیبی و نی نوازی محمدعلی کیانی نژاد را هم از سایت شب عاشقان بشنوید و محظوظ شوید:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
سید محمد
۱۳۹۴/۰۶/۱۰ - ۲۳:۰۱:۰۵
با سلام جناب اقای محمد شما که یک بار رقبت نکردین همین شعر رو بخونید چرا در باره اهنگ های فوقالعاده نظر میدین ؟ ای خوش کمر برقص آ رو یکم درست بخونید میبینید در آخر اهنگ های آقای چاوشی بسیار جذب کننده اشعار ایرانی است مثل البوم 13 که بسیار زیبا بود. وهمچون اهنگ ظهر عتش که از شعر بسیار زیبا و تاسیر گذار آغاسی گرفته شده من بهتون توصیه میکنم ک گوش کنین آقای چاوشی واقعا هنر به خرج میدن ک این اشعار رو زنده میکنن هرچند ک میشه گفت تعداد انگشت شماری از خواننده های پاپ تین گارو میکنن
user_image
حمید
۱۳۹۴/۰۶/۱۳ - ۰۲:۳۵:۱۱
آمد بهار جانها ای شاخ تر به رقص آای شاخ تر به رقص آبهار جانها همین دمیدن هستی استهمین بودن استکه هر لحظه از سرچشمه‌ی زندگی به نیستی سرازیر می‌شود و نیست را هست می‌کندپس هر لحظه بهار استروحبخش و هستی سازبا درک این واقعیت بزرگ، شاخه‌های تر و تازه از جان و دل جهان سربرمی‌کشداین شاخه‌ها در وزش بهاری لحظه‌ها به رقص درمی‌آیندخواه این وزش چون نسیمی ملایم باشد یا چون تندبادی سهمگین، برای شاخه‌های تر یکسان استآنها به رقص شادمانه‌ی خویش ادامه می‌دهنداما خارهای خشک و شاخه‌های پیر، سر سازگاری ندارندتغییر برایشان پریشانی استنرمی و لطافت از دست داده‌اند و مغرورانه، بلکه وحشتزده به آنچه که دارند و آنچه که هستند چنگ درآویخته‌اندوزش هر نسیم و دگرگونی‌های هر لحظه برای شاخه‌های خشک کابوس نابودی استولی وزش تندبادهای سهمگین برای شاخه‌های تر چیزی نیست مگر فرصتی دیگر برای نمایش رقصی یگانه، بی همتا و شگفت انگیززیرا هستی هرگز دو لحظه‌ی یکسان نداردآیا به راستی کدامیک پایدارترند؟شاخه‌های خشک و ترسان؟یا شاخه‌های تازه و رقصان؟انعطاف‌پذیری و سازگاری خلاقانه با هستی؟یا ستیزه جویی، ترشرویی و قهر با هستی؟انتخابش با ما است ...پایان جنگ آمد آواز چنگ آمدیوسف ز چاه آمد ای بی‌هنر به رقص آ
user_image
کورش
۱۳۹۴/۰۸/۱۱ - ۰۳:۰۸:۰۶
دوستان عزیز لطف کنید دست از این تعصب بی جا بردارید. از یک سو کسانی که شعر کلاسیک را تو سری می زنند و و تازگی ها شعر کلاسیک را شعر هم نمی دانند به ادبیات پارسی آسیب می رسانند، از سویی دیگر برخی متعصب ها با اندیشه های منجمد که حتی این را متوجه نیستند که خوانده شدن اشعار کلاسیک توسط خواننده های تازه با سبک های تازه باعث گرایش بیش تر مردم به ادبیات کهن پارسی می شوددست بردارید. خدمت بزرگی که چاووشی به ادبیات پارسی کرده روشن است. او کسانی که شعر را فلان شعر نو و سپید و.. می دانسته اند را با شعر راستین یعنی شعر کلاسیک و دارای وزن و قافیه و درونمایه ی ژرف آشنا کرده.
user_image
فاطمه
۱۳۹۴/۰۹/۱۴ - ۱۱:۵۰:۰۸
اقای چاوشی شما چه ریتمی دادید اصلا این ریتم به این شعر نمیخوره بله اکثرا میگن که ای به اصطلاح اهنگی که شما تولید کردید عالیه ولی کسانی که همچین کامنتی میده اهنگ رو درک نمیکنه حضرت مولوی خیلی زیبا این شعر رو سروده و نباید همچین چیزی میشد
user_image
محمدباقر
۱۳۹۴/۱۱/۰۴ - ۱۳:۱۰:۳۷
ببخشیدا ولی خیلی نفهمید که میگید نباید این شعرو به ترتیب آهنگ در می آوردند . من همین شعر رو با چند تازه حذفی آهنگش کردم. البته از روی آقای چاوشی هم تقلید کردم. آهنگ برقص آ خیلی شاد و زیباست.
user_image
محمدباقر
۱۳۹۴/۱۱/۰۴ - ۱۳:۱۲:۴۱
خیلی آهنگ برقص آ قشنگه شعرشم خیلی قشنگه. من که خیلی خوشم اومد
user_image
محمد از اصفهان
۱۳۹۴/۱۲/۱۲ - ۰۹:۵۶:۱۸
سعدی فرماید: کاروانی شکر از مصر به شیراز آید، اگر آن یار سفرکرده ما بازآید. کَفَر شکر نام شهری است در مصر و مصر به عنوان سردمدار صنعت شکر تصفیه شده در دنیا با قدمت بیش از 1100 سال.
user_image
عارف
۱۳۹۴/۱۲/۲۱ - ۱۲:۱۵:۵۷
این غزل 800 سال خاک خورد
user_image
کمال
۱۳۹۴/۱۲/۲۲ - ۱۵:۰۳:۰۳
باسلام این غزل راآقای محسن چاوشی درآلبوم به اجراگذاشته است، که زیباوشنیدی میباشد.بنده این غزل زیبارابادوستان به اشتراک گذاشته ام.
user_image
امیر مسعود
۱۳۹۵/۰۳/۰۲ - ۱۴:۱۳:۳۴
سلام واقعا این شعر عالی هست من هربار که میخوانم لذت میبرم . دوستان من این اهنگو با صدای اقای چاوشی گوش دادم فکر کنم بیشتر برای ریتمیک بودن شعر و شاد بودن شعر خوانده شده اصلا عظمت این شعر به خوبی نمایان نکرده است .
user_image
بیژن غ
۱۳۹۵/۰۳/۲۲ - ۰۳:۴۳:۵۴
در بیت دوم دررو به معنای فرار کن است. یعنی جایی که شیر مادر است به شیرجوش نیازی نیست. ای شیرجوش دررو
user_image
مریم
۱۳۹۵/۰۴/۰۷ - ۲۳:۵۵:۳۰
دوستان دقیقاً می‌ش «گر نیستی تو ماده زان شاه نر به رقص آ» و «ای شیرجوش دررو» را معنی کنید؟
user_image
شهریار
۱۳۹۵/۰۶/۱۱ - ۰۸:۵۳:۵۳
1- مصر از قدیم به صادرات شکر معروف بوده و چون چندین منطقه دیگر در مناطق عرب نشین و آفریقا و حتی ایران نام مصر داشته اند، کلمه شکر معرف آن مصری است که داستان یوسف در آن اتفاق افتاده. پس ظاهراَ « مصر شکر» صحیح تر از « مصر و شکر» است . وزن شعر هم بهم نمی ریزد و امکان اشتباه کتابت زیاد است.2- ظاهراَ «گر نیستی تو ماده چون شیر نر به رقص آ» صحیح است و معنی شعر را آشکار می کند و آسیبی هم به وزن شعر نمی زند. امکان اشتباه در کتابت هم وجود دارد.
user_image
محمود دهقان
۱۳۹۵/۰۶/۲۳ - ۱۴:۳۲:۲۹
اساتید ادبیات گفتند که این شعر در مدح علی اکبر و زمان زرم در میدان کربلا رو توصیف میکنه که حضرت امام حسین این اشعار رو خطاب به علی اکبر میخونهتیغی به دست خونی آمد مرا که چونیگفتم بیا که خیر است گفتا نه شر به رقص آیا این بیتپایان جنگ آمد آواز چنگ آمدیوسف ز چاه آمد ای بی‌هنر به رقص آاشاره به میدان رزم و بازگشت علی اکبر به سمت امام حسین رو ذکر کردهبیخود نیست که اشعار مولوی پر از رمز و رازه و در نگاه اول به طرب و شادی میماند.....
user_image
اسدالله شفیغ
۱۳۹۵/۰۹/۲۰ - ۰۵:۵۰:۲۸
تک اهنگ محسن چاوشی اصلا کاپی از آهنگ " صدیق شپاب اواز خوان افغانی " است که به ریتم " قرصک " که یک روش سرود خوانی بومی مردمان " پنجشیر" است اجرا گردیده است.غزل حضرت خداوندگار نیز با این روش عالی اجرا گردیده
user_image
امیر حسین
۱۳۹۵/۱۰/۲۸ - ۰۹:۴۹:۳۶
برای این شعر استاد افتخاری هم اوازی خونده اند لطفا برای دوستاران قرار دهید
user_image
محمد اردستانی
۱۳۹۵/۱۱/۱۱ - ۱۶:۵۹:۵۵
هرکسی از ظن خود شد یار من/از درون من نجست اسرار منویژگیهای اشعار قدما بخصوص مولانا و پیچیدگی آن در عین ظاهری ساده، مخاطبان را به وادی تفسیر میکشاند. به اعتقاد اینجانب بهتر است ابتدا معنی ظاهری شعر را متوجه شد و بعد به تفسیر منظور شاعر پرداخت:گر نیستی تو ماده زان شاه نر به رقص آ: اگر تو مادی نیست، برمبنای (قدرت) آن شاه نر (به وجود آورنده ات) به رقص آ. ای شیر! جوش، در رو: ای کسی که مانند شیر هستی، در جوش و خروش بیا! (از خودت) فرار کن.دو بیت زیر هم کاملا به داستان یوسف و زلیخا و سپس بازگشت یوسف به سوی پدر اشاره دارند:تیغی به دست خونی آمد مرا که چونی/ گفتم بیا که خیر است گفتا نه شر به رقص آپایان جنگ آمد آواز چنگ آمد/یوسف ز چاه آمد ای بی‌هنر به رقص آبالاخره،مصر و شکر به رقص آ: شادمانی اهالی مصر و (هرچیزی که) مبنای شیرینی است، میتواند منظور شاعر باشد.این هم لینک تصنیف استاد افتخاری (تکرار):پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
محمد اردستانی
۱۳۹۵/۱۱/۱۱ - ۱۷:۱۴:۳۰
ای شاه! عشق پرور، مانند شیر مادر/ای شیر! جوش، در رو، جان پدر به رقص آ
user_image
nima
۱۳۹۵/۱۲/۲۷ - ۱۷:۴۶:۴۱
آقای امین که موسیقی آقای چاوشی رو بی ارزش میدونین، خودتون چیزی از موسیقی سر در میارید که این حرفو میزنین؟
user_image
سپیده
۱۳۹۶/۰۴/۱۰ - ۱۴:۳۸:۲۸
سلام درک بنده از شعر حضرت مولانااین شعر برای پیر فرزانه شمس تبریزی سروده شدهامد بهار جانا،اشاره به امدن شمس دارد که مولانا امدن او را برای خود همچو بهاری میداند که شعور انسانی را شکوفا میسازد،ای شاخ تر اشاره به حضرت مولانا که به خود می گوید شاد باش که لحظه وصال جان با جان رسید جان خود را همچو شاخه تر میداند که نیاز به شکوفای دارد ،حقیقتا مولانا ان فقیه بزرگ در وجود شمس چه می بیند که از این تعابیر زیبا استفاده می کند،و او را استاد جان ها معرفی می کند ،مولانا شیخ شهر و واعظ صاحب عابرو بعد از اشنای با شمس ریاضت های نفسانی را به پیروی گفته شمس کنار گذاشته و در کوچه های قونیه رقص می کردند،وشمس تبریزی دریچه جدید را به روی مولانا باز می کند ،مولانا جسته لاغری داشتن به جهت عبادت و روزه های طولانی که شمس تبریزی برای وصال به حضرت دوست رقص سماع را پیشنهاد می کند ،
user_image
جادوگر
۱۳۹۶/۰۶/۰۶ - ۰۲:۰۶:۰۲
من ندانم اینجا جای شعر و شعور و شاعر شناسی ست یا مدح و ثنای گفتن چاووشی ، اگر هم میگویید چاووشی باعث شده ما اشعار مولانای جان را بشناسیم پس گره کار از خودتان است که پیشتر کتاب نخواندید .. سپاس
user_image
حسین
۱۳۹۶/۰۹/۰۲ - ۱۷:۴۸:۱۲
با سلام تصنیفی بسیار زیبا و خاطره انگیز ازاستاد علیرضا افتخاری هم با این شعر اجرا شده است
user_image
کورش
۱۳۹۶/۱۱/۲۸ - ۰۳:۱۶:۵۸
سلام دوستان گرامی. این آوراز همانطور که میدانید خیلی فبل تر توسظ علیرضا افتخاری در دستگاه شور آواز افشاری خوانده شده و بسیار دلنشین و زیباو روحنواز است. توصیث میگنم این اجرا را هم گوش کنید. متشکرم
user_image
شهر یار
۱۳۹۶/۱۲/۰۹ - ۰۷:۴۲:۱۴
در اینجا برقصا به رقص سماع صوفی ها اشاره دارد
user_image
محمود
۱۳۹۶/۱۲/۲۷ - ۱۰:۱۷:۴۹
درود بر محسن چاووشی که با اهنگ های خودش نسل جدید رو با اشعار کلاسیک آشنا کرده ،...عده ای از دوستان از محسن چاووشی انتقاد میکن و فقط سبک سنتی موسیقی ابرانی رو مناسب این اشعار میدونن !! ازشون یک سوال دارم ؟ بنتظرتون با سبک آقای ناظری ، شجریان ، افتخاری ،... میشه به رقص آیی ؟؟؟؟ خدا شاهده اگه مولانا هم از آرامگاهش بیرون بیاد و بگه دمت گرم محسن چاووشی ، باز یه عده ایرانی هستن که میان و میگن نه اقا ! این محسن چاووشی شعر شما رو خراب کرده ، اصلا منظور شما به رقص آمدن و شادی طرب نبوده ، منظور شما این بوده که ما بشینیم پای منقل و زوزه بکشیم و به عمق شعر شما فکر کنیم ، محسن چاووشی چی میفهمه ؟!! این ماییم که شعر شما رو درک کردیم ، شما هم بهتره بری و دوباره بمیری و خیلی هم حرف نزنی :-ا
user_image
محمود
۱۳۹۶/۱۲/۲۷ - ۱۰:۳۵:۵۴
آقایی به نام امین گفته متاسف هست برای کسانی که از اهنگ چاووشی تعریف کردن !! بعدگفته ببینید آقای هژیر مهرفروز چقدر خوب این شعر رو تبدیل به آهنگ کرده !!!!!! رفتم و آهنگ اون آقا رو گوش دادم ، ایمانم به چاووشی هزار برابر شد :-)شما فقط قصد داشتید که با مقایسه هژیرمهرفروز با محسن چاووشی اسم این آقا رو گنده کنی اما نابودش کردی :-ا
user_image
ستایش
۱۳۹۶/۱۲/۲۸ - ۱۳:۰۰:۵۵
سلام؛خسته نباشید...از کجا میشه معنی این شعر رو پیدا کرد؟ممنون میشم جواب بدید.
user_image
ویتو آندولینی
۱۳۹۷/۰۱/۰۳ - ۰۵:۲۲:۳۸
به قسمت کامنت ها رجوع کردم بلکه از نوشته های دوستان جهت درک بهتر شعر مولانا بهره ببرم ولی بحث ها همه پیرامون حضرت چاوشی بود. ظاهرا خدمتی که حضرت چاوشی به ادبیات پارسی کرده بیشتر از مولانا بوده! که انقدر به ایشون پرداخته شده!!!
user_image
امیررزمجو
۱۳۹۷/۰۱/۰۳ - ۰۷:۵۹:۱۸
به نظر من منظور حضرت مولانا از فعل به رقص آ، نه وجه امری فعل است که فعلی ست اخباری که تمام ذرات وجود آن حضرت ز شوق آن موعود ازلی و ابدی در رقص و پایکوبی بود و تمام ذرات عالم امکان را از شوق آن یوسف مصری در رقص و پایکوبی یافته بود که زبان به بین حال گشود که چون یوسف اندر آمد مصر و شکر به رقص آ
user_image
شایان
۱۳۹۷/۰۱/۰۶ - ۱۸:۲۹:۲۱
واقعاعجیبه حاشیه پروری و حاشیه بازی ما ادما.بیچاره غزل مولاناچه سرنوشت غریبی دارداینکه فلانی یا فلانی چه خوندن چه ربطی به خوده اثر داره؟؟؟؟؟ در ربط قر کمر و رقص بندری جاوشی به اصل شعر یه نمونه میگم خودتون قضاوت کنید چقدر ارتباط داره:از دست و پا بریدی ای بی پا و سر برقصا:نه نقد داره نه فهم میخواد نه شعور عرفانی بیشتر شجاعت و همت گذشتن از دست و پا را میخواهد که هر کس که بسر نکوفته باشه در سرایی انرا میفهمد در حضور استادی که چون پدرتموم بندهای دنیوی ومادی تورا بریده دیگه کلا از صورت انسان بریدی و عزل شدی رسیدی به مایه انسانیت درین درجه خلوص از جوهره انسانی جان پدر برقصا!!!
user_image
Sepehr
۱۳۹۷/۰۱/۰۶ - ۲۳:۵۸:۱۶
Ya HaghSalamon alikom. Man dar tool e sama shenidam:"Ey khosh kafan beraghsa"Ya Mashoogh !پیوند به وبگاه بیرونیMir Seyed Sepehr
user_image
آزاده
۱۳۹۷/۰۳/۱۳ - ۱۱:۱۰:۰۶
گر نیستی تو ماده، زان شاه نر برقص‌آبنظر من یعنی اگه مثل جوشش شیر از درون جنس ماده ، جوششی از درون خودت نداری، از آن شاه نر(شمس) بهره بگیر و مسیر عرفان رو جلو برو
user_image
میم.کاف.مهریار
۱۳۹۷/۰۴/۲۴ - ۰۲:۳۲:۵۹
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند...
user_image
هانیه
۱۳۹۷/۰۴/۳۱ - ۰۷:۲۳:۲۴
سلاممن یه پازل خریدم که موضوعش هفت پند مولاناست..یه جمله کنارش نوشته که نمیتونم بخونمش...میشه کمکم کنین؟عکسش تو این آدرس موجودهپیوند به وبگاه بیرونی/ممنونم
user_image
مولانا و عشق
۱۳۹۷/۱۰/۱۱ - ۱۱:۳۱:۲۸
در بیت دوم ، ای شاه، عشق پرور، مانندِ شیرِ مادر.... صحیح است و کسره در زیر ه آخرِ لغت شاه، غلط می باشد!مقصود مولانا این بوده است که ای انسانیکه شاهنشاهِ عالم هستی، عشق بپرور مانندِ مادری که از عشقِ به فرزند شیر که مایهء حیاتِ نوزادش است، در جانش پرورانده می‌شود و زندگی می بخشد...و یا شاید مناجاتی باشد و دعایی که از شاهِ عالم( خدا) طلبِ عشق می کند در جانِ انسانی...در هر حال شاهِ عشق پرور غلط می باشد!
user_image
علیرضا
۱۳۹۷/۱۱/۱۴ - ۰۶:۵۳:۲۴
در جواب کسانی که میگن چاوشی خوب نخونده باید بگم چاوشی بهتر از هرکس دیگری شعر های مولانا رو میخونه چاوشی سلطانه
user_image
محسن میم
۱۳۹۷/۱۱/۲۷ - ۱۷:۳۱:۴۱
چند نفر از دوستان درباره معنی این بیت پرسیدند: گر نیستی تو "ماده" زان شاه "نر" برقصابرخلاف برخی نظرات دوستان، ماده در اینجا به معنی جماد نیست. بلکه اشاره به جنسیت مونث و در مقابل نر یعنی مذکر آمده.
user_image
Mahyar
۱۳۹۸/۰۱/۱۰ - ۱۵:۴۲:۳۵
به دور از نفس شخصی(ego) ـ آگاهی شما از معجزه هستی هرلحظه ـ شما را برقص در میآورد
user_image
فاطمه
۱۳۹۸/۰۲/۱۴ - ۰۱:۴۷:۵۸
با سلام خدمت همه عزیزان. چقدر تحت تاثیر نوشته حمید قرار گرفتم. خیلی زیبا بود. من کارم در علوم پزشکی است ولی عاشق ادبیات و تفاسیر عرفانی هستم. این جمع منو یاد دانشکده و دوران خوش بحث و تفسیر ادبی انداخت. چقدر دوستان افغان فرهیخته اند.
user_image
Parviz Jafari
۱۳۹۸/۰۲/۱۴ - ۱۵:۰۸:۵۸
سلامبهار جان‌ها ماه مبارک رمضان است شاخ تر وجود جسم ترکه‌ای حضرت مولاناست چون آمدن یوسف (ع) که شهری و شکری به رقص آمده است برقص درآروزه و رمضان راه عاشقی است و چون شیر مادر که سبب آرامش و رشد فرزندش است روزه یک ماهه نیز چون شیر مادر است و بریدن از پا و سر و ....
user_image
حجت الله ماله میر
۱۳۹۸/۰۳/۳۰ - ۱۳:۰۰:۳۰
باسلام و احترام به نگاه و نظر همه عزیزان اهل دل و شعر و شاعری آن بهار جانها هر لحظه از حق سوی ما روان است آن را با جان درک میکنی اگر نه تا ابد بدنبال معنی آن باش چه حاصل از لطفهای که آن بی صورت جان داده بصورتها با بودنشان و هر لحظه بجانشان حی میدم برقص آمدی بودنت در این جهان حی شدنت گشوده شدن چشمت بجهان را دمی در سکوت فکر و غیبت نفس دیدی برقص نیامدی معنی رقص بچکارت می آید هیچ سماع کرده ای تا بدانی شاخ تر نیز برقص خویش مشغول است نزد حق و جهان در ورای فکر بی اختیار با چشم دل در هر لحظه در رقصی از نور گردشی جان فزا و فنایی در دل زایش و حی و میت مدام و مستمر است تا چراغ جان تو روشن بجهان باشد این شادی عظیم پایکوبی جهانی را میخواند در جهان هیچ جنبشی بی اشارت او وجود ندارد پس عالم به تمنای او در جنبش رقص گونه است گویی جهان و همه ذرات آن رقصندگان آن دلبر پنهان هستند ببخشید اشک امان نمیدهد که از یار نویسم
user_image
امین
۱۳۹۸/۰۴/۰۸ - ۱۱:۴۲:۰۳
سلام.میخواستم بگم من شنیدم آقای شفیعی کدکنی که بعضی از شعر های دیوان شمس رو تصحیح کرده ، این شعر هم جزوش بوده و اون بیت ای خوش کمر برقص آ رو کلا نیاورده و اون رو جزو "جعلیات" میدونه . الان کی درست میگه ؟؟
user_image
سپاس
۱۳۹۸/۰۸/۲۰ - ۰۴:۰۷:۰۳
درود.باخواندن و بخصوص شنیدن سروده های حضرت مولانا بلاخص غزلیات.بغیر از تعظیم وتکریم و درنهایت حیرت از زیبایی متن وبلندای معنی.چه نتیجه ای می توان گرفت.متعجب هستم که بعضی میخواهند در رخ این خورشید عالم تاب عیب وایراد پیداکنند!!
user_image
ladan MOKHTARI
۱۳۹۸/۱۲/۱۶ - ۲۲:۳۳:۱۹
متأسفم از این همه افت سلیقه و انتخاب خوانشی فرومایه د حد چاووشی برای این شعر!!!لطفاً مقایسه کنید با آهنگسازی آقاق عندلیبی و آواز آقای علیرضا افتخاری تا اوج کلام و موسیقایی شعر و آواز سشیوا و دل انگیز را درک کنید.ادامۀ این توضیح را بهتر است در نشانی زیر بجویید:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
ladan MOKHTARI
۱۳۹۸/۱۲/۱۶ - ۲۲:۳۴:۵۲
متأسفم از این همه افت سلیقه و انتخاب خوانشی فرومایه در حد آواز آقای چاوشی برای این شعر!!!لطفاً مقایسه کنید با آهنگسازی آقای عندلیبی و آواز آقای علیرضا افتخاری تا اوج کلام و موسیقایی شعر و آوازی شیوا و دل انگیز را برای چنین شعری درک کنید.ادامۀ این توضیح را بهتر است در نشانی زیر بجویید:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
عنایت ساسانیان
۱۳۹۹/۰۲/۳۰ - ۲۲:۲۱:۱۹
شاخ تر اشنباه هست و شاخه تر هست که منظور شاخه های تر صحرا هست و شیر جوش در رو منظور شیری که به جوش میاد و کف میکنه و در حالسر ریز شدن از ظرف هست که حرکت رقص مانندی داره
user_image
هیچ
۱۳۹۹/۰۷/۱۵ - ۱۹:۵۵:۲۳
باز هم تعصب؟.
user_image
اصغر
۱۳۹۹/۰۸/۲۵ - ۰۸:۲۵:۴۸
چگونه می‌توان پراکندگیِ انسان را در یگانگیِ واقعی ذوب کرد، مگر با رسیدن به مقام فنا و غرق‌شدن در شوق الهی که واقعی‌ترین و متعالی‌ترین نحوه‌ی بودن هرکس است؟ این نوع بودن، با حضور در تاریخی ممکن است که انسان خود را با اراده‌ی الهی در آن تاریخ یگانه کند. در این حالت است که در انسان کثرت‌ها عین وحدت و وحدت‌ها عین کثرت احساس می‌شود و این معنایِ بودنِ آن‌هایی است که چیزی بیش از نیازهای حیوانی در خود پرورانده‌اند. و مهم‌تر از آن می‌فهمند در چه تاریخی زندگی می‌کنند.
user_image
آبان دخت
۱۳۹۹/۱۱/۲۶ - ۰۱:۰۷:۴۳
سلام به همه عزیزان.لطفا توضیح کاملی راجع به مفهوم شعر بفرمایید.و ضمناً درخواست دیگری هم داشتم...بنده هر زمان، شعری در گنجور مطالعه می کنم که جناب چاوشی آن را اجرا کرده است، چیزی جز تمجید و ستایش ایشان بین کامنت ها نمی بینم! آقای چاوشی کار بلد و خلاق هستند و بنده از هواداران دو آتشه و چند ساله ایشان!اما هر سخن وقتی و هر نکته.... . :)بهتر است برای این امر، به اینستاگرام، تلگرام، توییتر، و... مراجعه کنید...گنجور رسالت دیگری دارد و برای این کار مناسب نیست.سپاس گزارم.
user_image
بهروز
۱۳۹۹/۱۲/۰۸ - ۱۷:۴۸:۱۹
از این سایت خوشحالم دمت گرم وسرت خوش باد
user_image
سید محمد مهدی مرتضوی
۱۳۹۹/۱۲/۳۰ - ۰۷:۴۶:۰۸
محسن چاوشی با اختلاف بهترین خواننده ایرانه و اشعاری که میخونه هم بی نظیره. اشعاری با معنا و مفهومی دلنشین
user_image
دانیال
۱۴۰۰/۰۱/۱۰ - ۰۳:۳۶:۳۰
شعر بسیار عمیق و جذابی است.اولین بار که این شعر رو با آهنگ زیبای محسن چاوشی گوش دادم تصور کردم که صرفا از فصل بهار صحبت شده، اما موضوع عمیق تر از این حرف هاست ... پیوند به وبگاه بیرونی/پیشنهاد می کنم شما هم در این شعر زیبا عمیق شوید و جان دل به مولانا بسپارید.
user_image
علی
۱۴۰۰/۰۱/۱۵ - ۰۴:۰۸:۵۸
سلاممن فکر میکنم این شعر برای پیر فرزانه شمس تبریزی سروده شده نظر شما چی است؟
user_image
خیال
۱۴۰۰/۰۲/۰۸ - ۱۷:۰۱:۴۸
بیت اول : بهار جانها : زمان تجلی انوار الهی بر جان و قلب مؤمن، شاید اشاره به ماه مبارک رمضان باشد. شاخِ تر : انسان آگاه و زنده دل در مقابل انسان غافل که همچون شاخ خشک از بهار هیچ تاثیری نمی پذیرد. همچنین تر می تواند به معنای نو و تازه به کار رفته باشد که در این صورت شاخه ی تر کنایه از نو سفر در مسیر سلوک الی الله است. مصر و شکر: اشاره به شهرت کشور مصر در صادرات و تولید شکر (خاصه در زمان حضرت یوسف علیه السلام)، که در این صورت ترکیب اضافی مصرِ شکر مناسب تر به نظر می رسد، هر چند مصر و شکر نیز اشتباه نیست. معنی بیت: زمان تجلی انوار الهی فرا رسیده، ای انسان آگاه به هوش باش و از تجلیات به جنب و جوش درآ. یوسف (کنایه از جمال یار) به مصر آمده ای مصر زادگاه شیرینی های عالم شاد باش.بیت دوم: مصرع اول را به دو گونه می توان خواند: 1) شاهِ عشق پرور که در این صورت شاه کنایه از حضرت حق است که همچون شیر مادر که عشق را در دل فرزند می پروراند او نیز عشق را در ذره ذره عالم القاء می نماید 2) ای شاه! عشق پرور یعنی به سکون هاء در شاه؛ در این صورت پرور فعل امر خواهد بود و مراد از شاه انسان است که به دلیل استعداد خلیفة الله بودن از نظر شاعر شاه عالم هستی دانسته شدهمصرع دوم: ای شیر راه حق جنبشی از خود نشان بده و از خود به در آی و از خویش فرار کن. در اینچا مراد از برقصا مطلق حرکت کردن است.بیت سوم: چوگان زلف: زلف یار همچون چوگان سرکج است؛ اشاره به کجی و پر خم و پیچ بودن قضاء و قدر و امتحانات معشوق دارد. گوی: از آنجا که گوی دست و پا ندارد در حرکت خویش کاملا بی اختیار است و حرکت او صرفا تابع حرکت چوگان است؛ شاعر عاشق را به گویی بی دست و پا تشبیه می کند که در برابر ضربات چوگان معشوق که همان تقدیر اوست هیج اختیاری از خود ندارد و از پا و سر یعنی اراده و اختیار گذشته است.بیت چهارم: خونی صفت است برای تیغ؛ یعنی معشوق با تیغی خون آلود در دست به سوی من آمد و از من پرسید چگونه ای؟ به او گفتم که هر چه باشم نزد من آی که خیر است. گفت: خیری در کار نیست بلکه شر است چرا که به انگیزه‌ی قتل تو آمدم برخی خونی را مستقلا به معنای قاتل و معشوق جفا کار دانسته اند که به لحاظ شعری مناسب نمی نماید.بیت پنجم: این بیت را به سه صورت می توان خواند که به ترتیب اقربیت به صواب عبارتند از: 1. از عشق، تاجداران در چرخ، او چو باران در این بیت مولوی سعی در ترسیم صحنه ی بی بدیلی از بارش باران در ذهن شنونده داشته است؛ یعنی به نیروی عشق تاجدران (کنایه از انسان های کامل) در حال چرخیدن و رقصیدن هستند و او همچون باران با لطافت بر سر آنها می بارد آنجا به دنبال قبا و لباسی که تو را از باران بپوشاند نباید بود و زیر این باران تنها باید رقصید 2. از عشقِ تاجداران، در چرخ او چو باران ؛ در این صورت مراد از او انسانِ در جست و جوی معنا است یعنی همچون باران که از لحظه‌ی جدا شد از ابر تا رسیدن به زمین در حال چرخش است او نیز از عشق اولیاء الهی در چرخیدن و رقصیدن است. 3. از عشق، تاجداران در چرخِ او چو باران در این خوانش چرخ به معنای طاق و بلندای بارگاه معشوق است. فردوسی گفته: بیاراست جائی بلند و فراخ / سرش برتر از چرخ درگاه و کاخ بیت ششم: مستِ هست می تواند به عنوان صفت مدح و یا ذمّ به کار رفته باشد. مولوی علت اصلی رنج انسان را مستی ناشی از توهم وجود برای خود دانسته است و در این بیت به او مژده می دهد که گذرنامه ی عالم فنا صادر شده است. معنای ممدوح آن می تواند اشاره به لذت هستی چشیدنِ ما هستی نمایان باشد، لذت هستی نمودی نیست را ...بیت هفتم: شاعر در مصراع دوم از یک ایهام تناسب فوق العاده زیبا استفاده کرده است به جای عبارت «اگر مردی» متضاد آن یعنی «گر نیستی تو ماده» را به کار برده و بدین وسیله بین ماده و نر تناسب برقرار کرده است. مراد آن است که اگر ترسو نیستی و مردی از هیبت و جلال آن شاه برقص آ. شاه نر می تواند اشاره به شاه ولایت امیر مؤمنان علیه السلام باشد.بیت هشتم: معنی بیت: زمانِ جنگ به پایان آمد و گاهِ صلح فرارسید یوسف رخ نمود پس هر چند هنری نداری تکانی به خود دِه و به جنب و جوش درآ. یوسف می تواند اشاره به چناب علی اکبر ع هنگام بازگشت از میدان به سمت خیمه ها برای استراحت باشد.بیت نهم: تا کی با وعده ی دیدار در انتظار به سر برم و مشغول سجده باشم تا کی هجران رنگ و اثرم را برده باشد پایان انتظار رقصیدن است بیت دوازدهم: مسیحِ مریمبیت سیزدهم: چین در اینجا سرزمین زیبا رویان است
user_image
خیال
۱۴۰۰/۰۲/۰۹ - ۰۵:۲۰:۴۸
نکته‌ای که راجع به بیت هفتم در حاشیه قبل فراموش کردم عرض کنم این است که به احتمال زیاد صورت صحیح مصراع دوم به این صورت بوده : « گر نیستی تو ماده چون شاه نر به رقص آ» و احتمالاً به دلیل اشتباه در استنساخ و کتابت «چون» تبدیل به «زان» شده است. البته معنای بیت با همین «ز آن» هم عرض شد اما «چون» بسیار دقیق تر و به ذوق شعری مولوی نزدیک تر به نظر می رسد. و الله العالم.
user_image
شهروز کبیری
۱۴۰۰/۰۸/۱۲ - ۰۸:۲۳:۱۵
عزیزان و بزرگواران، شایسته است در این حاشیه نویسی ها بیشتر در باب این غزل ناب صحبت کنیم و نه درباره بازخوانی محسن چاوشی. چرا که قد و قامت این غزل بسیار بلند تر از این صحبت هاست. تفکر مولانا ذهن جهانیان را به وجد آورده است، اما محسن چاوشی را کسی جز جوانان معاصر کسی نمیشناسد، پس در پس ازن مطلب دلیلی نهفته است که بیان آن باعث دلخوریطرفداران محسن چاوشی عزیز است.در باره ی بازخوانی این غزل توسط آقای چاوشی، این مساله را در نظر بگیرید که ایشان این آهنگ را بازخوانی رده و به اصطلاح امروزی ها آنرا «کاور» کرده است. نسخه ای که ایشان برای کپی کردن انتخاب نموده اند آهنگی است در سبک قرصک پنجشیری از خواننده افغان به نام «صدیق شباب» و نام آن آهنگ هست «آن ماه نو رسیده» که میتوانید در اینترنت بیابید. البته گفتنی است که صدیق شباب هم آنرا کپس کرده و نسخه اصلی این آهنگ را تقریبا نیم قرن پیش، «در محمد کشمی» خوانده است و شعر ماه نو رسیده نیز از سید قاسم پنجشیری است. پس محسن چاوشی تنها شعری از مولانا را بر آهنگی پنجشیری نهاده. که البته در این مسیر هم بی غلط نبوده. بنظر بنده حقیر سراپا تقصیر میرسد که محسن چاوشی معنی این غزل را در حد کمال درک نکرده و در خواندن این غزل، تکیه های نا به جا بر روی برخی واژگان دارد. به عنوان نمونه آنجا که مولای بزرگ روم میفرماید: «گر نیستی تو ماده» منظور این است که اگر تو یک جسم بی روح و تنها یک «ماده: و یک «شیئ» نیستی، پس به رقص در آ! که این معنی بسیار زیباست. اما چاوشی طوری خوانده انگار میگوید اگر تو از جنس مونث نیستی و مرد هستی، بیا برقص! که البته بسیار نا به جا و خام دستانه است.اما از این مسایل حاشیه ای بگذریم. رابطه مصر با شکر را دوست خوب ما، محمد جان به خوبی توضیح داده اند. اما دوست مهربان ما جناب «خیال» توضیحاتی ایراد فرمودند که بنظر میرسد فقط در تخیل ایشان معنی-دار باشد و بنده ربطی بین تعابیر عرفانی که در ذهن ایشان است، با این شعر تَر که پیش روی ماست، نمیبینم.امید دارم که اساتید بزرگوار نظر دهند و چراغ دانش بر افروزند.
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۰/۰۸/۱۲ - ۱۱:۱۳:۳۷
  با عرض سلام وادب خدمت تمامی عزیزان بنده به نوبه خود اجرای این غزل رو توسط همه هنرمندان شنیدم  وخلاصه یکیشون برام دلچسب تر از بقیه بوده واین کاملا طبیعیه ولی  بنظرم این سایت وزین  جهت تبادل نظر  در خصوص  اجرای خوانندگان وهنرمندان نیست   واین نکته هم قابل اغماض نیست که هرکدام از این عزیزان با صدا واجرای حالا خوب یا بد یا کپی یا به هر نوعی ، سعی در انتقال صدای حضرت مولانا وپیام ایشان به مخاطبین و شنوندگانشون داشتند ،  وبنا به اعتراف دوستان حاشیه نویس بعضا با کلام شعرا ،از این طریق آشنا شدن  واین نیمه پر لیوانه که باید مورد اعتنا باشه  موضوع دوم این سایت یک سایت ادبی است ولی چرا بعضی از سروران رعایت ادب را نمیکنند وراحت به نظرات وحاشیه ها وحتی خود افراد توهین میکنند که با اصول وشرایط  وقانون حاشیه گذاری مندرج در ذیل  محل حاشیه نویسی نیز مغایرت داره وبهتره جهت پویایی بیشتر سایت رعایت بشه بر خیالی جنگشان وصلحشان وز خیالی فخرشان وننگشان .   واز دوستانی که در انتقال معنی ومفهوم ادبی عرفانی شعر حاشیه گذاشته اند ممنونم چون هر کدام از اشعار شعرا که  توفیق  واقبال ارایه  عمومی بصورت ترانه  پیدا میکنند بدیهی است که علامت سوالهای بیشتری در اذهان عمومی میگذارند  معنی خیلی از ابیات یا کلمات بکار رفته جای تامل وسوال میشه کاش بزرگوارانی که به معنی ومفاهیم این غزل زیبا بیشتر واقفند  قبول زحمت کرده و با زبان ساده  وشیوا یک معنی جامع بر روی این غزل مینوشتند شاد وخرم باشید
user_image
محمد اردستانی
۱۴۰۰/۰۸/۲۲ - ۰۰:۵۵:۰۶
ای شاه! عشق، پرور! مانند شیر مادر ای شیر! جوش، در رو. جان پدر! به رقص آ
user_image
مجید
۱۴۰۰/۰۹/۲۴ - ۱۷:۳۶:۰۲
استنباطم اینه که کل شعر بجز بیت آخر درباره مرگ و گذر انسان از این دنیا به دنیای دیگه باشه  بی پا و سر برقص آ .... بی بال و پر برقص آ.... شاخ تر  .... مثل حضرت یوسف که به چاه میره تا بعد از اون به اوج برسه و البته  بهتره که بی هنر و بی خبر نباشه  
user_image
محسن ز
۱۴۰۰/۱۰/۲۶ - ۱۴:۳۶:۱۰
نکته اول این که شاید قدیمی ترین خواننده ای که این شعر را بصورت تصنیف خوانده، علیرضا افتخاری است (با نام «بهار جانها» و «به رقص آ» معروف است و در اینترنت به سادگی یافته می‌شود) که در لیست خوانندگان از قلم افتاده است. نکته دوم هم تصحیح بیت نهم شعر است که بجای «رنگ و اثر» ، «دنگ و اثر» صحیح است. «دنگ» به معنای مدهوش و بی هوش و «دنگ و اثر» مجموعا معنی مست و مدهوش و بی هوش می‌دهد.
user_image
مریم حقانی
۱۴۰۱/۰۸/۰۴ - ۱۵:۴۲:۴۱
سلام و عرض ادب لطفا برای خرید غزلیات شمس راهنمایی بفرمایید 
user_image
مریم حقانی
۱۴۰۱/۰۸/۰۴ - ۱۵:۴۳:۴۰
چه نویسنده و از کجا تهیه بشه معتبر تر هست ؟
user_image
علی کشازرع
۱۴۰۱/۱۱/۰۴ - ۰۹:۵۶:۵۳
نباید در این غزل به دنبال معنیِ بیت به بیت بود. باید این غزل رو حس کرد مثل موسیقی. خیلی از غزلیات دیوان شمس همین ویژگی را دارند. مثل غزلِ؛ یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا ... 
user_image
. دکتر شکوهی
۱۴۰۱/۱۲/۲۸ - ۱۵:۴۹:۳۳
درود. نوشتار درستِ بند دوم غزل چنین است: ای شاه! عشق پرور، مانندِ شیرِ مادر * ای شیرجوش! دَر-رَو، جان پدر به رقص آچِمار: ای شاه! ای گرامی! تو نیز عشق بِپَروَر، همانند شیر که در پستان مادر، پیش و پس از زاییدن فرزند به جوش می‌آید و مادر شیر را با عشق به فرزندش می‌دهد. ای ابزارِ شیرجوش! در-رَو و بگریز. ازیرا که هیچ نیازی به تو نیست. ای گرامی! ای شاه! جانِ پدر به رقص آی.محسن چاووشی بند 2 و بند 5 را نا-درست می‌خواند. دَر-رَو بن اکنون-و-آینده از ستاک دَر-رَویدن است. 
user_image
یاسین مشایخی
۱۴۰۲/۰۳/۱۸ - ۱۸:۰۲:۳۶
شاید براتون عجیب و ضدحال باشه، متاسفانه این غزل در نسخه‌های قدیمی‌تر و معتبر دیوان شمس نیومده! و به قول استاد مجتبی مینوی، اگر غزلی در سه نسخه‌ی معتبر «قو، عد و قح» نیاد، اون غزل از مولانا نیست.
user_image
Persian ARB
۱۴۰۳/۰۷/۰۱ - ۰۶:۱۸:۴۳
بین تمام خواننده هایی که این شعر رو خواندند، هژیر مهرافروز یه چیز دیگه‌س. به نظر میاد که ایشون اول شعر رو درک کرده و بعد اون رو به یک اثر موسیقایی درجه یک تبدیل کرده.