مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۹۰۸

۱

نتانی آمدن این راه با من

کجا دارد هریسه پای روغن

۲

ولی همراهی و با تو بسازم

که چشم من به روی توست روشن

۳

چو از راهت ببردم شرط نبود

میان راه ترک دوست کردن

۴

بغل‌هایت بگیرم همچو پیران

چو طفلانت نهم گاهی به گردن

۵

چو آدم توبه کن از خوشه چینی

چو کشتی بذر آن توست خرمن

۶

دهان بربند گوش فهم بسته‌ست

مگو چیزی که می ناید به گفتن

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1037
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 707
عندلیب :

نظرات

user_image
همایون
۱۳۹۷/۰۱/۳۰ - ۱۹:۰۰:۵۵
جلال دین عرفان نوینی با خود آورد و راه جدیدی را گشود که پیمودن آن بر همه کس آسان نیست ولی توانائی جلال دین در این است که همگان را به این راه به کشاند زیرا مهم یافتن راز است هر چند که عقل و فهم از آن عاجز ا‌ند ولی هوش دیگری نزد انسان هست که با راز‌ها ارتباط بر قرار می‌‌کند مانند کاشتن یک دانه که خود راز آمیز است ولی می‌‌تواند به درختی عظیم و یا خرمنی پر برکت بدل گردد جلال دین همه کوشش خود را بکار گرفت که رهروان این راه را در نیمه رها نکند و تمام گره‌ها و گوشه‌ها را بگشاید و نشان دهد و اینگونه فرهنگی‌ نوین و جلالی پدید آورد