مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۹۲

۱

بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان‌ها

تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان‌ها

۲

بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها

تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها

۳

ناقوس تن شکستی ناموس عقل بشکن

مگذار کان مزور پیدا کند نشان‌ها

۴

ور جادویی نماید بندد زبان مردم

تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها

۵

عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر

چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 152
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 109
محسن لیله‌کوهی :
پری ساتکنی عندلیب :

نظرات

user_image
Reza
۱۳۹۶/۰۲/۱۹ - ۲۲:۳۱:۱۷
خواهش میکنم از عوامل سایت این شعر رو کامل به زبان امروزی در
پاسخ به این حاشیه بنویسند مرسی از سایت خوبتون
user_image
رضا
۱۳۹۶/۰۶/۲۸ - ۰۳:۲۰:۴۷
آب درون کوزه است چنان که جان است درون تن.میراب کسی که آب دارد و آب می دهد که همانا جان دارد و جان می دهد اما کوزه را دهانه کوچک است باید آن را شکست تا مانند کاسه گشاده گردد و روح پذیر.در امتحان عشق عقل رفوزه است و راه قبولی بی هشیست (بر گیجگاه ما زن)
user_image
حاتم کرمانشاهی
۱۳۹۶/۰۷/۰۲ - ۱۳:۱۲:۳۷
در این بیت:بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها/تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها.گیجی اول صفت فاعلی به معنی "گیج کننده" اما گیجی دوم اسم مصدر است به معنی "گیج بودن"