
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۹۲۸
۱
ای دوست عتاب را رها کن
تدبیر دوای درد ما کن
۲
ای دوست جدا مشو تو از ما
ما را ز بلا و غم جدا کن
۳
اندیشه چو دزد در دل افتاد
مستم کن و دزد را فنا کن
۴
شادی ز میان غم برانگیز
در عالم بیوفا وفا کن
تصاویر و صوت


نظرات