
مولانا
غزل شمارهٔ ۱۹۵
۱
شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را
چون با زنی برانی سستی دهد میان را
۲
زیرا جماعِ مرده تن را کند فسرده
بنگر به اهل دنیا دریاب این نشان را
۳
میران و خواجگانشان پژمرده است جانْشان
خاکِ سیاه بر سر، این نوع شاهدان را
۴
دررو به عشق دینی تا شاهدان ببینی
پرنور کرده از رخ آفاقِ آسمان را
۵
بخشد بتِ نهانی هر پیر را جوانی
زان آشیان جانی اینست ارغوان را
۶
خامش کنی وگر نی بیرون شوم از این جا
کز شومیِ زبانت میپوشد او دهان را
تصاویر و صوت


نظرات
امین کیخا
امین کیخا
موسی عبداللهی