مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۹۵۲

۱

هست ما را هر زمانی از نگار راستین

لقمه‌ای اندر دهان و دیگری در آستین

۲

این حد خوبی نباشد ای خدایا چیست این

هیچ سروی این ندارد خوش قد و بالا است این

۳

این چنین خورشید پیدا چونک پنهان می شود

او چنین پنهان ز عالم از برای ماست این

۴

جمع خواهد آن بت و تنهاروان خود دیگرند

هر کجا خوبی بود او طالب غوغاست این

۵

شمس تبریز ار چه جانی گر چو جان پنهان شوی

بر دلم تهمت نشیند کز کجا برخاست این

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1066
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 725
عندلیب :

نظرات