مولانا

مولانا

غزل شمارهٔ ۱۹۶۱

۱

نوبهارا جان مایی جان‌ها را تازه کن

باغ‌ها را بشکفان و کشت‌ها را تازه کن

۲

گل جمال افروخته‌ست و مرغ قول آموخته‌ست

بی صبا جنبش ندارند هین صبا را تازه کن

۳

سرو سوسن را همی‌گوید زبان را برگشا

سنبله با لاله می گوید وفا را تازه کن

۴

شد چناران دف زنان و شد صنوبر کف زنان

فاخته نعره زنان کوکو عطا را تازه کن

۵

از گل سوری قیام و از بنفشه بین رکوع

برگ رز اندر سجود آمد صلا را تازه کن

۶

جمله گل‌ها صلح جو و خار بدخو جنگ جو

خیز ای وامق تو باری عهد عذرا تازه کن

۷

رعد گوید ابر آمد مشک‌ها بر خاک ریخت

ای گلستان رو بشو و دست و پا را تازه کن

۸

نرگس آمد سوی بلبل خفته چشمک می زند

کاندرآ اندر نوا عشق و هوا را تازه کن

۹

بلبل این بشنید از او و با گل صدبرگ گفت

گر سماعت میل شد این بی‌نوا را تازه کن

۱۰

سبزپوشان خضرکسوه همی‌گویند رو

چون شکوفه سر سر اولیا را تازه کن

۱۱

وان سه برگ و آن سمن وان یاسمین گویند نی

در خموشی کیمیا بین کیمیا را تازه کن

تصاویر و صوت

کلیات شمس یا دیوان کبیر با تصحیحات و حواشی بدیع‌الزمان فروزانفر » تصویر 1071
کلیات شمس تبریزی انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۷۶ » تصویر 727
عندلیب :

نظرات

user_image
کبرا حسینی
۱۳۹۶/۰۹/۲۸ - ۰۴:۱۲:۲۸
خَضَرکسوت یعنی سبزپوش
user_image
خامش
۱۳۹۹/۰۲/۰۹ - ۱۶:۰۶:۰۸
محترم کبرا حسینی؛ شما ترکیب این دو لغت را آنطور که معنی کرده اید در کدام منبع پیدا کردید؟ لطف بفرمایید این اطلاع بسیار آموزنده خواهد بود. در ضمن در همین مورد شاید این هم معنی دیگر این ترکیب باشد:اگر کسوت را به معنای حیات دادن و زنده کردن بپذیریم در آنصورت خِضر را میتوان همان پیامبر ابدی که آب حیات را یافت شمرد. با اینکار در بیت از تکرار یک معنی (سبزپوشان خضرکسوه ) جلوگیری کرده ایم چه از مولانا چنین تکراری بعید است. در ضمن امکان دارد که با اشاره به اولیا در بیت دوم حضرت مولانا توجه را از استعاره زیبای گلها به اولیا، همانند حضرت خِضر، جلب میکند. پس معنا این میشود: سبزپوشانی که همانند خضر حیات ابدی یافته اند دعوت به کشف حقایق اولیا میکنند که برای حیات ابدی است نهایتا در بقا فی الله.در تأیید نظر بالا این دو بیت غزل 482 حضرت مولانا شاید روشنگر باشد:بیا که نور سماوات خاک را آراست شکوفه نور حقست و درخت چون مشکات (اشاره به سوره نور 24:35)جهان پر از خِضرِ سبزپوش دانی چیست؟ که جوش کرد ز خاک و درخت آب حیاتدر ضمن در غزل 1386 حضرت خضر بعنوان دانای به سرّ مترادف با سبزپوشان آمده:ای سبزپوشان چون خضر ای غیب‌ها گویان به سر تا حلقه گوش از شما پردر و پرمرجان کنیم
user_image
بزرگمهر
۱۴۰۲/۰۵/۰۲ - ۰۲:۲۵:۰۱
خامش عزیز با توجه به معنی کسوه: کسوه واژه‌نامه آزاد در لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آن وجودنداشته باشد، کسوة گویند. با این معنی خَضِر کسوه به کسانی (سبز پوشانی)اشاره میکند که هم طریق خضر هستند.