
مولانا
غزل شمارهٔ ۲۰۰۸
۱
می بده ای ساقی آخرزمان
ای ربوده عقلهای مردمان
۲
خاکیان زین باده بر گردون زدند
ای می تو نردبان آسمان
۳
بشکن از باده در زندان غم
وارهان جان را ز زندان غمان
۴
تن به سان ریسمان بگداخته
جان معلق میزند بر ریسمان
۵
ترک ساقی گشت در ده کس نماند
گرگ ماند و گوسفند و ترکمان
۶
چون رسید این جا گمانم مست شد
دل گرفته خوش بغلهای گمان
تصاویر و صوت


نظرات
شمس